این وا گرایی ها چه محصولی به بار می آورد؟
در شرایطی که جامعه در کنار توطئه های مختلف بیرونی که بیش از هر برهه ای از تاریخ خود نیاز مند یکپارچگی و همگرایی درونی است هر از گاهی حرکتی خواسته یا ناخواسته چالشی فراروی وحدت آن قرار می دهد که اگر بر آن تدبیری اندیشیده نشود معلوم نیست چه پیامد هایی بر آرامش یک منطقه یا کشور تحمیل میکند، از جمله اگر هر گروه جمعیتی به بهانه تفاوت گویش به رغم تمام در هم تنیدگی ها فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی، سرزمینی و تاریخی خود را جدا از پیکره بخش های دیگر بداند و بر آن با هزار و یک محمل سازی اصرار ورزد الگویی شکل خواهد گرفت که در صورت تداوم ممکن است کار را به یک واگرایی دنباله دار در استان های دیگر نیز بکشاند . در این خصوص ، به گواه منابع تاریخی ، لرستان همیشه پیکر واحدی از سرزمین مقدس ایران بوده که چون بسیاری دیگر از استان های کشور چند گویش و لهجه در آن رایج بوده است. با وجود این چنین تنوع گویشی هرگز در طول تاریخ سبب نشده است که عنوان نام لر به هویت ها و نام های دیگر تجزیه شود، کاری که چندی است عده ای با بهره گیری از شبکه ها مجازی و راه اندازی سایت هایی با ادبیاتی نامتداول در حال پیگیری آن هستند و این هم در حالی است که دست کم در مرکز استان لرستان لر و لک چنان باهم ممزوج شده اند که جدا کردن شان اگر نه ناممکن بل بسیار دشوار است. با این وصف، سایت داران اعلام نمی کنند که الف ) پراکندگی جغرافیایی لک زبانان ، چگونه تشکیل یک واحد جغرافیایی را میسر می سازد ؟ ب) آیا لک زبانان دارای اشتراک منافع واحد هستند؟ پ)آیا حاضرند با صداقت بگویند: بر سر کدام شهر به عنوان مرکز واحد های فرضی خود تفاهم دارند؟ کوهدشت ، الشتر ، نورآباد یا بیران شهر و یا فراتر از آن ، هرسین و … و یا این امر را به آغاز ماجراهای بعدی موکول میکنند !؟
از سویی اگر این الگوی گریز از مرکز به نقاط دیگر کشور نیز فرا رود، معلوم نیست چه نتایجی به بار خواهد آورد چراکه کشور ما دارای استان هایی با رنگین کمان هایی از قومیت های متفاوت است از جمله استان خوزستان دارای تنوع گویشی و لهجه فراوانی از لر لرستانی ، لر بختیاری ، لر بویر احمد، عرب ، فارس و … است . یا جمعیت استان کرمانشاه را کردها و لک ها و جمعیت استان ایلام را کردها ، لرها و عرب ها تشکیل می دهد. استان گلستان شامل سیستانی ها ،ترکمن ها، مازنی ها ، بلوچ ها و خراسانی هاست ، استان آذربایجان غربی را کردها و آذری ها تشکیل داده اندو … اگر قرار باشد الگوی واگرایی مورد نظرسایت های لک محور در لرستان ، به اجرا در آید آیا این مدل به تدریج به دیگر نقاط کشور نیز گسترش نمی یابد ؟ و اصولاً شکل گیری چنین الگویی به تحقق کدام هدف ها و منافع ملی و منطقه ای می انجامد.؟
به راستی به قول “ابتهاج” شاعر نگرانی که سروده است :
«این همه با هم بیگانه
این همه دوری و بیزاری
به کجا آیا خواهیم رسید آخر؟
و چه خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پراکنده؟
بنشینیم و بیندیشیم»
اینک آیا نباید بنشینیم و بیندشیم که اگر این گونه مدعاها فراگیر شود خروجی نهایی آنها نه تنها از نگاه منطقه ای بلکه از دید ملی و شرایط حساس کشور نیز چه خواهد بود؟
ان شاء الله که فرهیختگان منطقه و هم زمان ، مسئولان استان و حتی فراتر از استان نیز بنشینند و بیندیشند و به این گونه چالش های بالقوه مسأله ساز ، راهی بیابند. انشاء الله