فخرالدین رحیمی

زمان مطالعه این مطلب تنها: 4 دقیقه

 فخرالدین رحیمیگلباران مزار شهیدان سید فخرالدین و سید نورالدین رحیمی توسط کارکنان سازمان  صنعت،معدن وتجارت استان

فخرالدین رحیمی نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیته مرکزی استان لرستان اول فروردین 1323 در خرم‌آباد در یک خانواده روحانی به دنیا آمد. از همان اوان کودکی در محضر پدر با علوم دینی آشنا شد و بعد از درگذشت وی با حمایت برادر بزرگتر سیدنورالدین به صورت جدی به مطالعه دروس حوزوی پرداخت. 18-17 سال بیشتر نداشت که اعلامیه‌های امام خمینی را در قم پخش می‌کرد و بعد از واقعه مدرسه فیضیه به نهضت امام خمینی پیوست و اولین‌بار هم به دلیل پخش و نصب اعلامیه‌ها دستگیر شد. او پس از آزادی به خرم‌آباد رفت و بعد از تبعید امام، مبارزه با رژیم را سرلوحه اقداماتش قرار داد.

دستگیری‌ها

بار دوم به جرم نوشتن نامه‌هایی تند علیه رژیم پهلوی و حمایت از امام خمینی و به اتهام واهی و دروغین تبلیغات مرام اشتراکی! در دادگاه لرستان محکوم شد و این حکم به تایید دادگاه نظامی اهواز رسید و برای سپری کردن دوران محکومیت‌اش در همان خرم آباد به مدت 4 ماه محبوس شد. البته وی در زندان نیز دست از مبارزه برنداشت و آن جا را مرکز تبلیغات اسلامی کرد.

او هر بار پس از احضار و یا آزادی از زندان مجدداً به فعالیت‌های سابق خود بازمی‌گشت،  به همین خاطر سه بار دیگر دستگیر شد. حمله به دولت و رژیم بر سر مساله تغییر تاریخ از هجری به شاهنشاهی، تغییر نام چند خیابان در لرستان و نیز توهین به خواهر شاه، اشرف پهلوی، که در مجله زن روز به حجاب اسلامی و… اهانت نموده بود از جمله دلایل اقامه جرم علیه وی به شمار می‌رفت. سال 1356 در جریان یکی از این دستگیری‌ها که توسط ساواک انجام شد و بعد از بازجویی به زندان افتاد، توانست با نمایندگان جهانی صلیب سرخ جهانی در ایران دیدار کند. این نمایندگان قرار بود جهت سرکشی به زندان‌ها و اطلاع از وضعیت زندانیان به ایران سفر کنند. رژیم پیش از آمدن آنان به ایران دست به کار شده بود و به مرمت زندان‌ها و ساماندهی اوضاع زندانیان پرداخته بود تا با این ترفند نمایندگان را نسبت به واقعیت موجود در زندان‌ها فریب دهد. اما زمانی که این نمایندگان به زندانی که سیدفخرالدین در آن حضور داشت وارد شدند وی به عنوان نماینده زندانیان سیاسی و مذهبی لرستان به کمک مترجم حاضر در آن جا با آنان گفتگو نمود. این امر خشم روسای زندان را برانگیخت ولی نتوانستند آن زمان کاری از پیش ببرند و صحبت‌های نمایندگان با سایر زندانیان نیز شواهدی دال بر وجود شکنجه و آزار زندانیان را تایید نمود. نمایندگان نیز طی جلساتی با سیاسیون خواستار تغییر وضع زندان‌ها و رسیدگی به جرایم زندانیان به صورت قانونی شدند. این اقدام شجاعانه سیدفخرالدین موجب شد تا سرانجام در دادگاه نظامی بدوی نیز تبرئه شود. با این حال او پس از آزادی همچنان از هر فرصتی برای روشن کردن افکار عمومی استفاده می‌کرد. مهمترین اقدام ایشان در این دوره وسعت بخشیدن به فعالیت‌های مسجد علوی خرم‌آباد بود. در پی شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی و شهدای تبریز و قم و… مجالس چهلم در این مسجد با شکوه هر چه تمام‌تر برگزار شد و این عالمِ عامل با بیانات پرشور خود این مکان را به سنگری برای مبارزه تبدیل کرد. این جریان ادامه داشت تا آن که مجلس بزرگداشتی برای چهلمین روز شهدای یزد سال 1357 در مسجد و حوزه علمیه منعقد شد. با توجه به این که شهربانی در تمام این مدت حجت‌الاسلام رحیمی را زیرنظر داشت به دلیل این که وی عامل اصلی شعارهای سرداده شده در این مجلس و مجالس مشابه دیگر علیه رژیم پهلوی بوده، دو روز بعد یعنی در 21 اردیبهشت 1357 به منزل وی یورش برده و او را بازداشت نمودند. به دنبال این دستگیری و سپس به حکم دادگاه برای سه سال به ایرانشهر تبعید شد. البته در مدت تبعید هم دست از تلاش برنداشت و در شهرستان ایرانشهر با تبعیدیان دیگری مانند آیت‌الله سیدعلی‌خامنه‌ای، حجت‌الاسلام محمدکاظم‌ راشدی یزدی، حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی موسوی و آیت‌الله محمد‌صادق خلخالی که در همان شهر روزهای تبعیدشان را می‌گذراندند، زمینه فعالیت علیه رژیم در تبعید را فراهم کردند. علاوه بر آن مددیار مردم در اوضاع وخیم شهر بود که سیل خرابه‌ای از آن برجای گذاشته بود. از آن جا که اقدامات ضد رژیم او تداوم پیدا کرده بود، لذا پس از مدتی به اقلید تبعید شد، اما پس از اوج‌گیری انقلاب به خرم آباد بازگشت و رهبری اجتماعات مردمی را بر عهده گرفت.

پس از انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی وظایف دیگری بر عهده ایشان قرار گرفت. مسجد علوی که در دوران پهلوی جبهه مبارزه علیه رژیم بود به عنوان یکی از کمیته‌های مهم خرم‌آباد عمل می‌کرد و در ختم برخی غائله‌هایی که در استان لرستان روی داد، نقش عمده‌ای ایفا نمود. از دیگر اقدامات این کمیته کمک‌رسانی به خوزستان و مناطق سیل و زلزله‌زده بود. همچنین سال 1358 حجت‌الاسلام فخرالدین عده‌ای عشایر را با لباس محلی به دیدار امام خمینی برد. وی در اولین دور انتخابات ریاست جمهوری به حمایت از جامعه مدرسین و علمای بزرگ همت گماشت و نسبت به وجود برخی انحرافات در دوران ریاست جمهوری بنی صدر تذکر ‌داد. او پس از کسب عنوان نمایندگی مردم استان لرستان در مجلس شورای اسلامی هم به افشاگری در باره برخی خطوط فکری مغایر با اصول اصلی انقلاب پرداخت و در این زمان از محضر آیت‌الله مدنی و آیت‌الله دستغیب نیز بهره برد.

شهادت

سرانجام این مجاهد تلاش‌گر در 7 تیر 1360 در سن 37 سالگی به همراه شهید آیت‌الله دکتر بهشتی و یاران عزیزش در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین تروریست به درجه رفیع شهادت نائل شد.

صفات ویژه

وی عارف مجاهدی بود که ضمن مبارزه با دستگاه طاغوت و بیداد، با ضعیفان و مستمندان و مظلومان به تواضع و کرامت برخورد می‌نمود. در استان لرستان که محل زندگی‌اش بود علیه فئودال‌ها و زراندوزان موضعی تند و انقلابی داشت. بر قرآن و نهج البلاغه تکیه می‌کرد و تلفیق معنویت با سیاست را ترویج می‌کرد و همواره در تلاش بود تا در زندگی عملی خود آنچه را بیان می‌داشت به فعلیت برساند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تشخیص ربات نبودن *

ما برای بهتر ارائه دادن خدمات به شما بازدیدکننده محترم از کوکی مرورگر استفاده می کنیم.