غار پاسنگر خرم آباد

زمان مطالعه این مطلب تنها: 3 دقیقه

غار پاسنگر خرم آباد

غار پاسنگر خرم آباد،   پناهگاه سنگی پاسنگر در حاشیه خرم آباد در سال 1965 توسط فرانک هل و فلنری کاوش شده و بقایای دو فرهنگ برادوستی و زرزی در آن شناسایی شده است. دو صدف کفه ای با اندازه های مختلف در این غار کشف شده است که یکی از آنها در موزه ملی ایران نگه داری میشود. هیچ اثری از دخالت انسان در شکل این صدف دیده نمیشود البته در حین حفاری سوراخی بر آن ایجاد شده است. این صدف بزرگ که احتمالا مربوط به منطقه عمان است به عنوان بشقاب استفاده میشده است.

ابزار به دست آمده از پناهگاه سنگی پاسنگر به دو دوره فرهنگی برادوستین و زارزین تعلق دارد. این غار یا پناهگاه سنگی در جنوب‌غربی دره خرم‎آباد قرار دارد. ابزار به دست آمده از این مکان باستانی به دو دوره فرهنگی برادوستین و زارزین تعلق دارد.

مطالعه ابزار پناهگاه پاسنگر به لحاظ شناخت تحول تکنولوژی در دو برهه از تاریخ زندگی بشر در زاگرس بسیار مهم و ارزشمند است. به علاوه این مطالعات نشان داده که سازندگان میکرولیت‎ها در این زمان یک نوع تکنولوژی تازه را با مهارت و استادی تمام آغاز کرده‎اند که بعدها به تیغه‎های کوچک و بسیار ماهرانه در دوره تولید غذا منجر شده است.

بنابراین، مطالعه ابزار این پناهگاه، علاوه بر وجوه ارزشمند فوق از نظر شناخت تکنیک ساخت ابزار و اثبات پیوند زیستی در پایان دوره زارزی (پایان دوره شکار و گردآوری که احتمالا با ذخیره موادغذایی مخصوصا دانه‎های خوراکی نیز همراه بوده است) و مراحل تکاملی این ابزار در دوره بعدی که تولید غذا نامیده می‎شود بسیار ثمربخش و سودمند بوده است.

در نتیجه با درنگی اندیشمندانه می‎توان فهمید که غار پاسنگر احتمالا در آستانۀ تکمیل چرخه طبیعی داشت، کاشت و برداشت، متروک شده است.

بهره‎گیری مطلوب از پیشینه تجربی ارزشمند و اتکا به چنین فرهنگی غنی و ریشه‎دار است که مردمان زاگرس را قادر می‎سازد تا در فاصله زمانی 12 تا 13 هزار سال پیش به استفاده از دانه‎های خوراکی روی آورند و در حدود 11 هزار سال پیش بر اهلی‌کردن حیوانات دست یافتند.

نتیجه مطالعات نشان می‎دهد که ساکنان زاگرس میانی یعنی لرستان در هزاره نهم پیش از میلاد علاوه بر دارا بودن معیشتی مبتنی بر کشاورزی و دامداری با هنر معماری نیز آشنایی داشته‎اند و با بریدن و خشت‌کردن رسوبات طبیعی خانه‎هایی تک اطاقی با ابعاد 2*2.5 متر ساخته‎اند. این ساخت و سازها خود هسته تشکیل نخستین روستاها در کوهپایه‎ها به شمار می‎رود.

کشف فلز (مس) توسط مردمان زاگرس میانی در هزاره هفتم پیش از میلاد افق تازه‎ای به روی مردمان این قسمت از ایران گشوده است و از این زمان به بعد است که فرهنگ رو به تکامل این مردمان سرعت و شتاب لازم را می‎یابد و در هزاره چهارم قبل از میلاد با ورود به مرحله‎ای جدید به اوج می‎رسد.

در آستانه عصر فلز قبایل ساکن زاگرس مرکزی نیز پا به پای مردمان هم نژاد خود که از کوه‎ها فرود آمده‎اند و دشت‎های حاصلخیز سوزیانا یا جلگه‎های غنی بین‎النهرین را از طریق چمچال دامنه‎های غربی زاگرس اشغال کرده بودند به قدرت و اعتبار شایان توجهی دست می‎یابند.

رابطه مردمان زاگرس میانی که کاسی یا کوسی نامیده شده‎اند با مردمان ساکن کانون‎های مترقی دنیای آن زمان مخصوصا ایلام و سومر رابطه‎ای بسیار تعیین کننده و تنگاتنگ بوده است. پیوند ریشه‎دار فرهنگی سیاسی، اقتصادی کاسیان با مردمان ساکن ایلام علاوه بر خویشاوندی و قرابت نژادی، بر یک همبستگی سیاسی و نوعی وحدت ملی-مذهبی نیز استوار بوده است.

ضرورت حفظ این هویت تاریخی مشترک سبب شده که کوسیان گاه در ستیزهای سرنوشت ساز نیروهایی جنگنده و پرتوان در اختیار ایلامیان بگذارند. پاره‎ای متون تصریح کرده‎اند که کاسیان برای دفاع از تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و هویت ملی-مذهبی کشور کوهستان (ایلام) که خود تابع آن بوده‎اند، گاه نیرویی در حدود 13 هزار تیرانداز کماندار به یاری جنگاوران ایلام گسیل داشته‎اند.

این چنین حضوری نیرومند دوش به دوش دیگر جنگاورانی که از حیثیت ملتی بزرگ و مقدسات و مرزهای سرزمینی غنی دفاع کرده‎اند، نه آغاز مجاهدات سرسختانه مردمان زاگرس در تحقق این اهداف متعالی بوده است و نه، پایان آن، بلکه گوشه‎ای از همراهی‎های زلال و صمیمانه و کوشش‎های بی دریغ آنان در کنار دیگر مردمان ایران بوده و هست تا همواره اقتداری تحسین انگیز و غرورآفرین و استقلالی جاودان را بخصوص در دوره‎های تاریک تاریخ این سرزمین به ارمغان آورد.

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تشخیص ربات نبودن *

ما برای بهتر ارائه دادن خدمات به شما بازدیدکننده محترم از کوکی مرورگر استفاده می کنیم.