توسعه نامتوازن زاگرس
دکتر سیدمحمد مجابی از فعالان و کارشناسان برجسته محیط زیست، در گفتگو با روزنامه گنجینه اقتصادی، ضمن تشریح “معمای توسعه نامتوازن زاگرس”، بر توان منحصربفرد علمی و اجرایی دکتر محسن رضایی برای کمک به عبور از این بحران ملی تاکید کرد.
دکتر سیدمحمد مجابی از فعالان و کارشناسان برجسته محیط زیست، در گفتگو با روزنامه گنجینه اقتصادی، ضمن تشریح “معمای توسعه نامتوازن زاگرس”، بر توان منحصربفرد علمی و اجرایی دکتر محسن رضایی برای کمک به عبور از این بحران ملی تاکید کرد.
متن مصاحبه دکتر مجابی با روزنامه گنجینه اقتصادی که توسط دکتر وحیده بهرامی انجام شده است، به شرح زیر است:
روزنامه گنجینه اقتصادی/ دکتر وحیده بهرامی/ معمای توسعه نامتوازن زاگرس: واژه زاگرس اگرچه قریب به صد سال است به کار می رود اما امروزه نه تنها نام رشته کوه بلندی که سرتاسر شمال غرب تا جنوب و جنوب غرب ایران را می پوشاند که نام عمومی همه شهرها، دشت ها و ساکنان این پهنه تاریخی است. این پهنه تاریخی را در گذشته پهله یا به طور کلی کوهستان (جبال) می گفتند. زاگرس خط مقدم دفاع از میهن در سالهای دفاع مقدس و منبع و معدن بسیاری از مواهب خداوندی است. اما واقعیت این است که استان های این منطقه به رغم تفاوت هایی در مجموع نتوانسته اند از توسعه متوازن در همه بخش ها به ویژه در حوزه محیط زیست بهره ببرند، به عبارتی سند آمایش سرزمینی این پهنه از کاغذ به برنامه و اقدام تبدیل نشده است.
در این رابطه به گفتگو با سید محمد مجابی رییس کمیته محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت نظام و از نخبگان ملی و مدیریت کلان کشور، پرداخته ایم تا ابعاد سند آمایش سرزمینی زاگرس در قالب برنامه هفتم آشکار شود. مجابی در این گفتگو بر آن است کسی که در شرایط کنونی می تواند سند آمایش سرزمینی زاگرس را نمایندگی و راهبری کند، محسن رضایی است. مجابی می گوید: این را نه فقط به خاطر خاستگاه بلکه اشراف ایشان به ظرفیتهای منطقه ای اقتصادی یا به بیان دقیق تر، “ساتراپ های اقتصادی ایران” می دانم. مجابی همچنین با این جمله دکتر رضایی همداستانی دارد که تقسیم کاری که در ایران شکل گرفته به صورت ارزش افزوده منطقه ای نبوده، بلکه براساس مصرف ثروت ملی بوده است.
مجابی قائم مقام وزیر جهاد کشاورزی در امور مجلس، معاون توسعه مدیریت و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست و مدیرعاملی شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی را در پرونده دارد. متن این گفتگو را در ادامه می خوانید:
– جناب مجابی، جنابعالی در چند گفتگو بحث آمایش سرزمینی منطقه زاگرس را مطرح کرده اید، این ایده چه ابعادی را در بر می گیرد؟
آمایش سرزمینی بایستی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی و الگوی برنامه ریزی ساختاری- راهبردی به عنوان الگوی مورد استفاده در تدوین برنامه آمایش صورت بپذیرد. اما متاسفانه بحث آمایش سرزمین در پهنه زاگرس به خوبی انجام نشده است.
در سند آمایش زاگرس بایستی خطوط و اهداف اصلی با لحاظ کردن دیدگاه های کلان ملی و منطقه ای در رابطه با عناصر ظرفیتی در ایجاد تعادل، توازن و مساوات بین مناطق مختلف، چون توزیع عادلانه ثروت، تعادل جغرافیایی بین مناطق فقیرنشین و ثروتمند همزمان مورد توجه قرار گیرد.
– در واقع شما معتقد به تدوین سند منطقه ای هستید تا تقطیع استانی؟
باید سمفونی توسعه دارای هارمونی باشد. سندهای استانی در پازل زاگرس متقارن نیست. آمایش سرزمینی، تنظیم کنش متقابل بین عوامل انسانی و عوامل محیط است. در آمایش زاگرس باید همزمان به توسعه مردم مدار، توسعه بوم گرا، توسعه درون زا و توسعه انصاف گرا یا متوازن توجه کرد. زاگرس نشینان با هر ترتیبی که بسنجیم، از معدل توسعه کشور کم بهره بوده اند. این کم بهری طولانی مدت، باید جبران شود.
– چاره چیست؟ آیا این شکاف، باگ برنامه های توسعه است یا ضعف مطالبه گری؟
ببینید من یک مشکل را ضعف گفتگوهای نخبگانی می بینم؛ ضعف اجماع برای مطالبه گری هوشمند و ساختارمند در چهارچوب های پذیرفته شده. بین ۸۰ تا ۱۰۰ نماینده مجلس شورای اسلامی از خطه زاگرس برگزیده می شوند که حدود یک سوم نمایندگان مجلس را دربرمی گیرد. این نمایندگان باید تلاش کنند فرصت توسعه یافتگی این خطه از کشور با روند بهتری صورت گیرد. ما شاهد راه اندازی فراکسیون زاگرس نشینان در مجلس هستیم اما منتج به نتیجه نمی شود. فراکسیون نمایندگان زاگرس نشین در چند دوره گذشته ناکارآمدی داشته است و اکنون باید در مجلس فعلی این کم کاری جبران شود. پیگیری این مطالبه نخبگانی و بلکه این حق عمومی برای توجه به آمایش زاگرس، نیاز به راهبر دارد. به گمان قاطع من کسی که در شرایط کنونی می تواند سند آمایش سرزمینی زاگرس را نمایندگی و راهبری کند، جناب دکتر محسن رضایی است. این را نه فقط به خاطر خاستگاه بلکه اشراف ایشان به ظرفیتهای منطقه ای اقتصادی یا به بیان دقیق تر، “ساتراپ های اقتصادی ایران” می دانم. جناب دکتر رضایی برآن است تقسیم کاری که در ایران شکل گرفته به صورت ارزش افزوده منطقه ای نبوده و بلکه براساس مصرف ثروت ملی بوده است. به همین دلیل صنعت به طور متوازن در مناطق کشور رشد نکرده است. رویکرد اقتصاد ملی در برخی از مناطق که منابع هم دارند، باعث شده تا توسعه اقتصادی در آنها شکل نگیرد و پیشرفت و رشد مورد انتظار در صنایع هم به ثمر نرسد.
– تعریف شما از محدوده زاگرس ناظر به چه معیارهای است. به عبارت بهتر مزیت های سرزمینی زاگرس چیست که آن را مستعد توسعه کند؟
پهنه زاگرس بخش مهمی از پیکره عمومی کشور را تشکیل می دهد. ایران اسلامی ما 451 شهرستان دارد که قریب به 200 شهرستان آن در پهنه زاگرس قرار دارد. چهارده استان به طور کامل و یا بخش های بزرگی از آنها در محدوده زاگرس قرار دارد که شامل استانهای هرمزگان، بوشهر، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، لرستان، خوزستان، کرمانشاه، کردستان، همدان، آذربایجان غربی، اصفهان و ایلام است. زاگرس سرزمین قله های سربه فلک کشیده، دشت های بکر و اردیبهشتی، رود های خروشان، تالابهای درخشان و جنگل های پر ارزش و کم نظیر است.
این منطقه، منطقه استراتژیک برای کشور محسوب می شود. قریب به 75 درصد عشایر کشور در این منطقه حضور دارند و تامین کننده مهمی در تولید گوشت هستند. چهل درصد آب کشور از این منطقه تامین می شود و در کل حدود 25 درصد جمعیت کشور به این اکوسیستم وابستگی مستقیم دارند.
– در حال حاضر برنامه هفتم توسعه در حال تدوین است. آیا می توان سند آمایش زاگرس را به آن پیوند زد؟
سوال بسیار ارزشمندی است. برنامه هفتم توسعه (۱۴۰۵- ۱۴۰۱)، چهارمین و آخرین برنامه توسعه پنجساله کشور در مسیر سند چشمانداز ۱۴۰۴ بهشمار میرود. برنامه ریزان در تدوین این برنامه بایستی به پهنه زاگرس به ویژه مسائل زیست محیطی و توسعه متوازن آن توجه کنند. برنامه هفتم باید کاملاً منطبق با الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت بهعنوان نقشه راه توسعه بلندمدت ملی باشد و البته دو توقع وجود دارد یکی این که در این برنامه نتایج اسناد آمایش سرزمین زاگرس مورد توجه جدی قرار گیرد و دیگر آنکه به سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری دقت کافی شود تا تباین معنایی و محتوی با روح حاکم بر این سیاست ها پیدا نکند. طبیعتاً در این موضوع نقش مجمع تشخیص مصلحت و دبیرخانه آن و شخص دکتر محسن رضایی برجسته است و امیدواریم یک تحول مثبت در حوزه سیاست گذاری مربوط به زاگرس را شاهد باشیم که نقصان های گذشته را با یک مدیریت علمی و جهادی که ما و همگان از دکتر رضایی سراغ داریم، جبران شوند.
– شما از فعالان محیط زیست هستید، با شناختی که از منطقه دارید وضعیت اکوسیستم زاگرس چگونه است؟
زاگرس به لحاظ ارتفاع و موقعیت به سه بخش زاگرس شمالی، زاگرس مرکزی و زاگرس جنوبی تقسیم میشود. زاگرس یک کمربند طولانی چینخورده به طول۱۸۰۰ کیلومتری است. زاگرس 45 قله بالای 4000 متر ارتفاع دارد که این تعداد، یک سوم قلل مرتفع ایران را تشکیل می دهند. این پهنه شامل کوه های بزرگی چون دنا، زردکوه، کبیرکوه، اشترانکوه، گرین، قالی کوه، کینو و شاهانکوه است. کوه های زاگرس با وسعتی معادل ۳۲ میلیون هکتار، بخش مهمی از طبیعت کشور را تشکیل می دهد. کوهستانها علاوه بر کاهش دما و افزایش بارش، باعث کاهش نوسانات بارش در مناطق تحت سلطه خود نیز می شوند. اما امروزه تخریبهای شدیدی در طبیعت و اکوسیستم زاگرس بهدلیل وجود مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی- اجتماعی مشاهده میشود. در این راستا نقش آمایش سرزمین در مدیریت بهینه این منابع عظیم از اهمیت زیادی برخوردار است.
– با توجه به مسئولیت شما در کمیته محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت نظام چه آسیب هایی را متوجه پهنه زاگرس به لحاظ زیست محیطی می دانید و چه راهکاری را برای مدیریت این آسیب ها پیشنهاد می دهید؟
زاگرس نیاز به پهنه بندی کارشناسی اقلیمی دارد. ما به الگوریتم رفتاری برای توسعه متوازن این ناحیه نیاز داریم. مثلاً ما مدل مناسب ارزیابی توان اکولوژیک جنگلهای زاگرس را نداریم. درحدفاصل مناطق کوهستانی زاگرس، دشت ها واقع شده اند. دشت ها مرکز اصلی فعالیت های کشاورزی است. مجموعاً دشت های زاگرس به لحاظ کشاورزی، بسیار بکر و ارزشمند هستند اما بهره کافی از آن وجود ندارد. بلندیهای زاگرس حوضه آبخیز دو حوزه آبریز کلان کشور (خلیج فارس ـ دریای عمان و فلات مرکزی ایران) و رودخانههای زایندهرود، سیمره، کارون، کرخه، جراحی، زرینه رود، سمیرم، دالکی و… و منشاء تالابهای مهم بینالمللی چون بختگان، پریشان، مهارلو، گندمان، چغاخور، گاوخونی و… است.
زاگرس با توجه به حجم بارش و پایین بودن سطح تبخیر، بخش اعظم آبهای زمینی و زیرزمینی کشور را به میزان ۴۵ تا ۵۰ درصد تأمین میکند.
تغییر کاربری و پوشش جنگل و مرتع به کشاورزی، تغییر کاربری و پوشش سرزمین به دلیل توسعه شهرها، تقطیع زیستگاه های طبیعی به دلیل جاده سازی و توسعه خطوط انتقال نیرو و گاز، بهره وری بی ضابطه دام و آتش سوزی، مهمترین عوامل تغییرات سیمای زاگرس است.
– به آتش سوزی اشاره کردید، در یکی دو سال اخیر آتش سوزی های جنگل های زاگرس همه دوستداران طبیعت را نگران کرده است.
ببینید در قوس بزرگ زاگرس 180 گونه درخت و درختچه وجود دارد؛ که اکثر آنها از ذخایر طبیعت ایران هستند. بخش مهمی از آتش سوزی ها دارای عامل انسانی است که منجر به از دست رفتن سالانه بیش از 10 هزار هکتار از عرصه های منابع طبیعی زاگرس می شود. علاوه بر فرهنگ سازی برای صیانت از جنگل، باید بودجه کافی برای توسعه هواپیماهای آتش نشان و پهپادهای پایشگر جنگل تخصیص یابد. طبیعت زاگرس طبیعتی کم نظیر و منشاء برکت برای کشور است و هرگونه بی تفاوتی را آیندگان به ما نخواهند بخشید.
منبع : سایت تابناک