ترانه دایه دایه
ترانه دایه دایه مشهورترین و پرآوازهترین سرودهی لری در مقام «سهپا» بوده که سیرتاریخی عجیبی داشته تابه امروزکه مرزهای لرستان را درهم نوردیده و بیشتر م«دایه دایه وقت جنگه» یکی از آثار حماسی موسیقی نواحی است که در زمانِ ساخت، با تنظیم مجتبی میرزاده و خوانندگی رضا سقایی ضبط شد و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی منتشر شد. گفته میشود قدمت ترانه و ملودی این اثر به زمان جنگ جهانی اول برمیگردد. این آهنگ بعدها توسط هنرمندان دیگری مانند فرج علیپور و محمد میرزاوند بازخوانی شده است. دایه دایه یکی از مشهورترین آهنگهای لری است که در مقام سه پا اجرا میگردد. در زبان لری واژه «دا» به معنی مادر است. این موسیقی برای نخستین بار در «جشنواره سراسری سرود و آهنگهای انقلابی» که از دوره پنجم به «جشنواره موسیقی فجر» تغییر نام داد، اجرا شد. موسیقیدانان و مردم کشور با این ترانه آشنا هستند، نخستین بار توسط هنرمندان دوران قاجار در لرستان ساخته شد.
ترانهی پرآوازهی «دایه دایه وقت جنگه»، یادآور روزهای سلحشوری و پایداری و «ساز چگور» در فهرست ملی میراث ناملموس به ثبت رسیدند.
بهروز وجدانی، هموند هیات کارشناسی شورای ملی ثبت آثار میراث فرهنگی ناملموس در گفتوگو با ایسنا با اشاره به برآیند نشست 11 بهمنماه کارشناسی شورای ملی ثبت آثار میراث فرهنگی ناملموس گفت: از نزدیکبه۳۰ پروندهای که از سوی پنج استان برای ثبت ارائه شده بود، دو پرونده «ترانه دایه دایه وقت جنگه» از استان لرستان و «شیوه ساخت و نواختن ساز چگور» از استان مرکزی در فهرست ملی میراث ناملموس ثبت شد.
این پژوهشگر و نویسندهی حوزههای مردم شناسی و موسیقی در اهمیت ترانهی دایه دایه وقت جنگه، گفت: دیرینگی این ترانه بیش از یکصد سال بوده که ریشه آن به جنگ جهانی اول و زمان حضور قوای روس و انگلیس در ایران برمیگردد؛ زمانی که لُرها در آزار قومهای خارجی قرار گرفته بودند، این ترانه را برای یکپارچگی و توانمندکردن روحیهی سلحشوری در قوم خود ساختند که نشاندهندهی رشادت و پایداری آنها بوده است. ترانهی دایه دایه بیشتر با کمانچه، مهمترین ساز مردمان لر اجرا میشود.1401/11/16
این ترانهی ملی در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم از آثار ماندگار موسیقی بود که در توانمندی روحیهی رزمندگان در آن دوران نقش داشت.
وی افزود: اگرچه خاستگاه این ترانه در بخشهای لرنشین بوده و در میان تیرههای لُر رواج داشته است، اما با توجه به مفهوم و ماهیت آن، دیگر به جغرافیای لرستان محدود نمیشود و در سراسر ایران شناخته شده است و به در زمان مبارزه و برای توانمندی روحیهی سلحشوری و پایداری خوانده میشود.
تصنیف «دایهدایه» به مرور زمان و تحولات سیاسی و اجتماعی توسط جمعی از آهنگسازان محلی و ایرانی و حتا خارجنشین بازسازی و تنظیم شده اما ریشهی این سرود حماسی طبق اسناد و روایتهای پیرانِ آگاه و نظرِ زندهیاداستادعلیمحمد ساکی بدین صورت است:
«نازی خانم بیرانوند مادر فاضل اسدخان و دیگر نازی دخترحاج عالیخان سگوند هردو از زنان متهور بودند ولی در شعر دایه دایه در بارهی نازی خانم سگوند ابیاتی سروده شده است. فرزندان هر دو نازیخانم از شجاعان زمان خود بودند. نازیخانم دختر حاج عالیخان سگوند مشهور به لقب حاجی وزیر و همسر علیمردانخان فیلی است. این تصنیف دایه دایه در بارهی پسرش محمدخان فیلی سروده شد. بخشهایی از این ترانهی کهن و ماندگار سرزمین ایران را که در دههی هشتاد بهعنوان یکی از ماندگارترین ترانههای نواحی ایران شناخته شد مرور میکنیم آغازگر شعر بیتی به این مضمون است: «زین برگم بونیت اومادیونم/ خورم بورتوسی هالونم. دقلا کرده و در شمشیر و دسش /چی طلا برق میزنه لقوم اسوش» برگردان فارسی: اسب مرا زین کنید تا به میدان جنگ بروم؛ خبر مرگ مرا به داییهایم برسانید. سوار از قلعه بیرون زده و شمشیر به دست اوست؛ لگام اسبش بهسان طلا برق میزند.
ایندوبیت آغازین ابیات این سرودهی تاریخی لرستان است. نگارنده متن کامل ابیات شکلگیری ترانهی دایه دایه را دودهه قبل درکتاب پیشینهی تاریخی موسیقی لرستان آوردهاست و در آنجاتوضیح داده که منظور قلا qala: به معنی قلعه، یا منزلگاه و خانه نیز است و برخی معمرین لرستان بر این باورند که ترجیح بند «دایهدایه وقت جنگه» از دههی چهل به بعد به جای بیت علی مهخون علی مهخون در ترانه دی بوه. باریتم و آهنگ دایه دایه قرار گرفته تا به شکل جدیدی اجرا شود همانند این بیت: گلارگلارهوکودواره هرلری واکپنک ری صدسواره یا دی بوه هوکودواره هرلری وا کپنک ری صدسواره. برگردان فارسی: دوباره حمله کن و یورش ببر هرلری با کپنک بایکصدسوار برابری میکند.
در ادامه این سرودهی کهن ابیات دیگری فضاسازی و تصویرگری فوقالعاده با سادهترین ترکیب کلمات را داراست. سنگران برمنت لشم در آریت/ بورتم سی دالکم بونگمه وراریت.
سنگر را خراب کرده و پیکرم را بیرون آورید؛ پیکرم را برای مادرم(نازی خانم) ببرید تا بانگ عزای مرا برآورد.
نازی توسی بکو جومه ورته/ دور dorکردن دو قورسو شیر نرته. نازی تو سیاه کن جامهی تنت را زیرا شیر نرت را به خاک سپردند.
هالونم خیلن هزارهزارن/ سی تقاص خین مه سرورمیارن
داییهای من خیلی هستند (توضیح محمدخان فیلی خواهرزاده مهرعلی خان، خسروخان، علیمراد از جمله پسران حاجعالیخان که در ازنا مستقر و به خونخواهی خواهرزاده خود. فرزندنازی خانم درنزاع منطقهی بدرآوی پشتکوه برمیخیزند.) شعر هم اثر شاعران لرستان است
درادامه نیزبه چندبیت فراموش شده از یادها میرسیم:
خسروخومیخ فلک دآسمونه /مهرعلی خومیخ چش دشمنونه
خسروخان چرخ فلک در آسمانهاست و مهرعلی خان میخ چشم دشمنان است.
حمله کم مغشوش و خوم ذلیل درده/ قلع و قمع کنید کسی بیرون نگرده؛ برگردان فارسی: حملهام مغشوش و خودم ذلیل درد و ناتوانی هستم قلع و قمع کنید تا کسی از خانهاش بیرون نیاید.
تنگ آو خر آو بوی رت ریق لونه/ خسرو وعلى مرادت دل گرونه؛ برگردان فارسی: تنگ آب خراب شوی راهت ریگزار است
خسرو و علی مراد از تو دل نگران هستند.
خسروخان و مهرعلیخان و علیمراد برادران نازی و فرزندان حاج عالیخان دایی محمدخان فیلی بودند .
نمنه شنگ دو قطار تیر د تفنگم/ دسم شل و چشم کور واتیرکه ونم؛
دستم شل و چشمم کور باد با تیری که رها ساختم. برخی معمرین دههی شصت خورشیدی اینگونه این بیت را در دوران قاجار شنیدهاند: نازی تو سی بکو جومه ورته/ گیر کرده دوکوهسو شیرنر ته.
نازی تو جامهی سیاه به تن کن که شیر نرت در کوهستان گیر کرده است. بعد از این دوران پرآشوب ترانهی دوم برای فاضل اسدخان فرزند نازی خانم بیرانوند سروده شد. اما آنچه مسلم است این سرودهی مشهور به مرورهم پای زمانه جلو آمده است. از جمله دایهدایه روایتی دیگر هم دارد که استادحمیدایزدپناه درکتاب آثارتاریخی و باستانی لرستان ازآن چنین یاد میکند:
شادروان استادحمیدایزدپناه درروایت دیگری مینویسد: دایه دایه ضرب آهنگ ۸/۶ است و سر بیت یا ترجیعبند ترانه تکراری است و به دو نفر از جنگاوران اشاره دارد. سالها پیش که این مقام و ترانه بر سر زبانها افتاده، سر بیت یا ترجیح آن را به «دایه دایه وقت جنگه» تغییر دادند که اینک نیز این آهنگ با همین عنوان سربیت شهرت یافته و شناخته شده است. تغییر دیگری هم که داده شده این است که پیش از اجرای مقام ضربی دایه دایه و یا در فاصله هر دو بیت در وصف جنگ، یک یا دو بیت از منظومهی خسرو و شیرین نظامی در مقامی به همان نام میخوانند و آنگاه آهنگ ضربی ادامه مییابد. تلفیق دو مضمون، یعنی عاشقانههای نظامی و ترانهی ضربی حماسی دایه دایه، دارای شور و شکوه است شنیدنی با قدرت انتقال احساس در شنونده. این شیوهی نظامیخوانی که بیشتر از منظومهی شیرین خسرو یا گفتوگوی خسرو با فرهاد خوانده میمیشود، در میان لرهای بختیاری نیز معمول است در ترانه دایه دایه نام اشخاص و مکانها مناسب مضمون داده خواهد شد.
متن لری شعر:
حیف خوم سی بیرنون د عهد مردو/ د وروگرد چول میکرد تا تخت تهرون
هم یدالله شیر جنگی هم نصرالله خان رنگی/چه کشیم چه زخم داریم چه مین میدو
دایه دایه وقت جنگه/ تفنگه بالا سرم پرش فشنگه
یدالله گوت مردمو کی هی وگیره/ دشمه و اتوپش جنگ کنه مه وا سه تیره
دایه دایه وقت جنگه/ تفنگه بالا سرم پرش فشنگه
آساره د آسمو و ماهی د آووه/ مردان خان بیرانون منی قصووه
یدالله و نصرالله دو باز بالدار/ دووه سن دومه تفنگچیا تا پاپی خالدار
د قلا کرده و در شمشیر و دسش/ چی طلا برق می زنه لغم اسبش
هم یدالله شیر جنگی همه نصرالله خان رنگی/ چه کشیم چه زخم داریم چه مین میدو
برگردان شعر حماسی دایه دایه به فارسی:
حیف من برای ایل بیرانوند در عهد مردان که از بروجرد تا تهران را از لوث دشمن پاک میکردند .
یدالله شیر جنگی و نصرالله مردی از خانهای با وقار چه کشته شویم و چه زخمدار در میدان و جنگ خوبست .
مادر مادر وقت جنگ است تفنگ بالای سر من پر از فشنگ است.
یدالله گفت: ای مردم ما با توپچی دشمن باسه تیر و تفنگ نبرد میکنیم.
مادر ما در وقت جنگ است تفنگ بالا سرم پر از فشنگ است.
ستاره در آسمان و ماهی در آب است مردانخان بیرانوند مثل قصاب دشمن را از بین میبرد.
یدالله و نصرالله مانند دو باز بالدار تا پاپی خالدار با دشمن میجنگند.
از قلعه بیرون آمده و شمشیرش در دستش است همانند طلا برق میزد لگام اسبش.
یدالله شیر جنگی و نصرالله مردی با وقار چه کشته شویم و چه زخمی در میدان جنگ میایستیم
پس ازدوران گذار از روزگار سنتی و اجراهای آزاد تصنیف دایه دایه با ورود ادوات ضبط صدا دستگاههای ریل صدا مورد توجه لرستاننشینان قرار گرفت. نخستینبار ترانه دایه دایه توسط غلام جمشیدی دردههی سی خورشیدی با اضافه نمودن بیت موتورچی یواش برون دالکهام بینم شیرش حلال بکم بلکم بمیرم. پای درفضای جدید گذاشت؛ البته مقارن دههی سی استادعلیرضا حسینخانی و پیرولی کریمی و بسیاری از نوازندگان لر اقدام به اجراهای گوناگون این تصنیف کرده و به مرور در استانهای همجوار غرب کشور طرفدارانی را پیداکرد. با افتتاح بیسیم رادیو و دعوت خوانندگان لرستانی به اقصی نقاط کشور این سرودهی تاریخی باصدای زندهیاد حشمت رشیدی و شادروان رضاسقایی و هنرمندانی چون محمد مدبر و زندهیاد حسین فرجی جنبهی کشوری و ملی یافت.
پس از آن موسیقی ماندگار فیلم میراث با آهنگسازی استادمجتبی میرزاده و جذبه تلفیق سازهای خارجی با سازهای ایرانی سبب شد تا به پیشنهاد عبدالله غیابی کارگردان فیلم میراث از مرحوم رضاسقایی دعوتی بهعمل آمده، برموسیقی بدون کلام دایه دایه استادرضا سقایی بخواند و این ترانه را جاودانهی تاریخ ایران سازد که امروزه نزد موسیقیدانان آگاه این اجرا از زمرهی صدتصنیف برتر قرن گذشته است.
این اجرای جدید دایه دایه با آغاز قیام مردم ایران درسال56 و 57 رنگ و بوی سیاسی یافت. نفوذ این سروده به قدری بود که انقلابیون سال 57 ابیاتی را به اشعار تصنیف دایه دایه اضافه کردند. این بار هوشنگ ترهگل این ترانه را با فضای انقلاب همسان ساخت و شور انقلابی را هم به آن افزود؛ ازجمله ابیاتی که به سرودهی دایه دایه اضافه شد: کر سول اسبی بکش خینم حرومت/ بمنونه تا قیامت این ننگ و نومت. خین مه چی خین ناصر که غلیظه همایون سی دالکه اش خیلی عزیزه. برگردان فارسی: پسر رضاخان مرابکش خونم بر تو حرام باد و تا قیامت و پایان جهان این ننگ بردامنت میماند؛ خون من همچون خون ناصر پررنگ نیست و همایون برای مادرش خیلی عزیر بود. باید دانست منظور شاعر ناصر شفافی و همایون کتیرایی از مبارزان لرستانی که در راه مبارزه با رژیم شاه کشته شدند.
این سرودهی مرحوم هوشنگ ترهگل توسط محمدمیرزاوندی و موسیقی رامین دربندی ابتدای انقلاب 1357اجراشد و سپس با صدای مانا و تنظیم استاد زبردست موسیقی ایران استادعلی اکبرشکارچی و همراهی حسین علیزاده و گروه عارف به نیکویی اجرا و درسطح گستردهای پخش و ماندگارشد.
با آغازجنگ ایران و عراق هردو اجرای دایه دایه توسط شادروان رضاسقایی باآهنگ مجتبی میرزاده و اجرای نوین استاد علی اکبرشکارچی از رادیو و تلویزیون پخش میشد و شور و هیجانی خاص به دفاع از آب وخاک ایران میداد. در همان سالها استادسقایی بر اثر عمل جراحی حنجره و مورد اصابت قرار گرفتن در بمباران لرستان دیگر هیچگاه نتوانست به خوانندگی با شکوه خود ادامه دهد. پس ازچند سال در اوج روزهای پر التهاب جنگ ایران و عراق هنرمند خرمآبادی محمدمیرازوندی همراه با هنرمندانی همچون حسین سالم و محمدرضاکریمی و دیگرچهرههای هنری موسیقی لرستان به همان سبک و سیاقی که روزگاری در دههی پنجاه خورشیدی استاد حشمتالله رشیدی اجرا کرده بود به اجرای ماندگاردایه دایه همت گمارد.
امروزه ترانهی دایه دایه بارها در داخل و خارج کشور توسط هنرمندان اجرا میشود. ولی کمترکسی میداند خشت اول ساخت این سرود به بیش از صدسال برمیگردد اما قدرت موسیقایی این تصنیف به قدری است که اگرصدها بار به هزارساز ایرانی و خارجی و حنجرههای گوناگون بسیار خوانده شود همچون یک سرود ملی روح اتحاد و مبارزه را زنده نگه خواهد داشت و دایه دایه ماندگار تاریخ این زادوبوم گشت و برای وطندوستان مادری دیگر است.
به قلم سیدمحمد سیفزاده، پژوهشگروکارگردان
*چاپ شده در سیمره 482(یکم بهمنماه97)