حشمت الله رشیدی![حشمت اله رشیدی](https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/bd/%D8%AD%D8%B4%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%87_%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DB%8C.jpg)
حشمت الله رشیدی در نوزدهم فروردین ماه 1320 در خرم آباد، در خانه ای واقع در راستای بروجردی ها به دنیا آمد. او نخستین فرزند پسر از خانواده ایی پربار،2برادر و 7 خواهر بود. تاریخ بیستم اسفند ماه 1373 مُهرِ (به پایان رسید) برشناسنامه اش زد. یعنی روی هم رفته 53 سال و اندی زندگی.
اولین بار او را در سال 1335 خورشیدی در دبستان سعادت در محله ی باجگیران خرم آباد، دیدم و با هم آشنا شدیم. نوجوانی هم سن و سال خودم و بسیار پُر شر و شور. از کوهدشت آمده بود.
پدرش شادروان خدارحم رشیدی نماینده فرهنگ(آموزش و پرورش) بخش کوهدشت در آن روزگاران تحصیلات دبستانی را به خاطر شغل پدرش در نقاط مختلف لرستان گذرانید و سال 6 را در دبستان سلامت به مدیریت مرحوم روح الله سراجی دوست و یارغار نزدیک پدرش مرحوم خدارحم رشیدی به پایان برد. آموزش های دبیرستانی را تا آخر دوره اول، در دبیرستان امیرکبیر گذراند. و به خدمت نظام رفت پس از فراغت از خدمت سربازی به صورت پیمانی به شغل معلمی پرداخت. و در همین اوان سال 1348 با خانم فاطمه کردی ازدواج کرد. از او دو فرزند، یک دختر و یک پسر،سوزان و علی رضا ، به جا مانده است. تحصیلات دبیرستانی را تا اخذ دیپلم به صورت آزاد به اتمام رسانید. حرفه آموزگاری را تا حد عشق ورزی صادقانه دوست داشت. هنوز شاگردان دست پرورده او و همسرش در سراب شیخ عالی شهرستان الشتر، همراه با یادآوری خاطراتی شیرین، جویای نام و نشان او و خانم فاطمه ی کردی هستند. سال های آخرین خدمت آموزشی خود را تا سِن بازنشستگی در خرم آباد گذرانید.
نخستین ترانه ، ترانه ی بازپرداخت شده ی لُری دایه دایه، با پیش درآمد مقام شیرین و خسرو بوده، که با این دو بیت آغاز می شد :
نکیسا چون زد این افسانه برچنگ سه تای باربد برداشت آهنگ
مگر شیرین زلعل افشاند نوشی که از هر گوشه ای خیزد خروشی
این ترانه، همراه با ترانه (چَش وره=چشم به را) در روز جمعه و پنجم شهریور ماه 1342 از شبکه ی سراسری رادیو ایران پخش گردید. و همین دو ترانه، همزادی هنر خوانندگی را با حشمت الله رشیدی در جامعه ی آن روز خرم آباد و تا حدودی ایران، نمایان ساخت.
روی هم رفته، از مرحوم حشمت الله رشیدی 11 ترانه ضبط و پخش گردیده است که نام و مشخصات آن ها از این قرار است:
1.دایه دایه : شعر محلی خرم آبادی، تنظیم آهنگ محمود مدیری کمانچه مرحوم حسین سالم، ضبط روی صفحه ی 45 دور، فروشگاه ستاره آبی اهواز.
2.چَش وِره : چشم براه،شعر حمید ایزدپناه،آهنگ محمود مدیری، ضبط روی صفحه 45 دور، فروشگاه ستاره آبی اهواز.
3.میری یا میرونه : اشعار محلی خرم آبادی، تنظیم محمود مدیری، همراه با کمانچه مرحوم حسین سالم ضبط بر روی صفحه 45 دور،فروشگاه نساجی خرم آباد.
4.وفا نکردی : شعر ایرج کاظمی، آهنگ محمود مدیری ضبط روی صفحه 45 دور، بنگاه موزیکال تهران.
5.بمیرم : اشعار محلی خرم آبادی، تنظیم آهنگ محمود مدیری به همراه کمانچه مرحوم حسین سالم،صفحه 45 دور، فروشگاه نساجی خرم آباد.
6.بیا بختم، بیا یارم : شعر حمید ایزدپناه، آهنگ محمود مدیری ضبط روی صفحه45 دوره، فروشگاه نساجی خرم آباد.
7.شوق وصال : شعر حمید ایزدپناه، آهنگ محمود مدیری، صفحه 45 دور، فروشگاه نساجی خرم آباد.
8.علی لوسِی (الیسونه) : شعر و آهنگ محلی خرم آبادی.
9.نازارم : شعر حمید ایزدپناه، آهنگ محمود مدیری، صفحه 45 دور، فروشگاه نساجی خرم آباد.
10.بیا بنشین : شعر حمید ایزدپناه، آهنگ محمود مدیری ، صفحه 45 دور، فروشگاه نساجی خرم آباد.
11.سوزه سوزه : شعر محلی لری و لکی، تنظیم آهنگ محمود مدیری، بهمراه کمانچه حسین سالم.
علاوه براین ترانه ها، مرحوم رشیدی، در محافل و مجالس دوستانه و خصوصی، ترانه هایی اجرا کرده است که به علت عدم دسترسی و مخصوصا عدم ضبط مشخصات آن ها در این نوشتار نیامده است.
آن مرحوم در سال های پایان دهه ی پنجاه، به نوعی عرفان خالص دینی گرایش پیدا کرده بود، که نشات گرفته از روحیه ی قلندرانه اش بود. از این نظر اغلب ترانه هایی که در بالا به آن اشاره رفت رنگ و بوی همین گرایش را دارد. روانش شاد و غرق در الطاف و مراحم خداوند غفور باد.}}
حشمت اله رشیدی از خوانندگانی بود که خیلی حرف برای گفتن داشت به سبک طاهرزاده و در مکتب اصفهان آواز میخواند صدای بی نظیر و چپ کوکش تکرار نشدنی است ایشان معلمی دلسوز و مهربان بود و در رفتار و گفتار متمایز بود از هر نظر ایشان انسانی والا و با فرهنگ و دارای اخلاق نیکو بودند اما افسوس که اجل امانش نداد و این بلبل باغ لرستان را از ما گرفت – روحش شاد
حشمت الله رشیدی در یک خانواده ی سرشناس و علاقه مند به هنر و فرهنگ به دنیا آمد. وی از سال 1343 با گروهی که برای شناساندن موسیقی لری می کوشیدند همراه شد.در مرداد 1344 برای اجرای چند ترانه ی لری به رادیو ایران در تهران دعوت شد و با ساز کمانچه ی استاد فقید حسین سالم ، چند ترانه ی محلی از جمله «دایه دایه»را اجرا کرد که مورد توجه مردم هنر دوست مردم ایران قرار گرفت.پس از آن،چند ترانه ی دیگر نیز اجرا کرد و سر انجام با تشکیل اداره ی فرهنگ و هنر لرستان برای اشنایی همگان و موسیقی بومی لری به همکاری با آن اداره پرداخت .