درّه نسو کمتر از 30 کیلومتر با خرمآباد فاصله دارد. از جادّه خرمآباد به سمت آبشار نوژیان و پس از گذر از سه روستای بزرگ ده باقر، ده سرخه و چوبتراشان به یک دوراهی میرسیم. سمت چپ به آبشار نوژیان و جاده سمت راست ما را به سوی کوه تاف و درّه نسو رهنمون میسازد. این جادّه تماماً به فاصله پنج کیلومتر سربالایی و از میان جنگلی نیمه انبوه و زیبا کشیده شده است. زمانی که سربالایی تمام میشود به ناگاه تصویری بسیار بزرگ و بسیار زیبا از آسمان آبیرنگ و درّهای دلانگیز در دامنه کوهستان هشتاد پهلو ظاهر میشود.
این منظره بیبدیل از چنان زیبایی خدادادی برخوردار است که برای لحظاتی انسان را در خود غرق میکند و بیاختیار محو تماشای این موهبت الهی میشود. درّه نسو با درختان زیبای بلوط، زالزالک وحشی، گلابی وحشی، پسته وحشی و درختچههای گَوَن پوشیده شده است و گستره آن تا دامنههای هشتاد پهلو همچون یک نقاشی سحرآمیز رنگآمیزی شده است. عاشقان طبیعت و گردشگران زیباییهای شگفتانگیز آن را تحسین میکنند و برای گشتوگذار و کسب آرامش دلشان را به آن میسپارند و از زیباییهای مسحورکننده آن لذّت میبرند.
برای تماشای دوباره زیباییهای دره نسو، بعد از حدود سه سال عازم منطقه جنگلی کوهستان هشتاد پهلو شدم. از دوراهی نوژیان – تاف به سمت راست پیچیدم و در حالی که آن پنج کیلومتر سربالایی انتهایی را طی میکردم برای تماشای همان منظره بیبدیل درّه نسو لحظهشماری میکردم. سربالایی تمام شد و خود را در برابر همان تصویر زیبا و همان منظره رؤیایی یافتم. آسمان آبیرنگ و درّه نسو در دامنه کوهستان پر شکوه هشتاد پهلو همچنان زیبا و پر غرور خودنمایی میکرد. لحظاتی غرق تماشای درّه نسو و برفهای کوهستان شدم. سه سال پیش من بودم که با درّه نسو حرف میزدم و زیباییهایش را تحسین میکردم. این بار قضیه کمی فرق میکرد. انگار درّه نسو با من حرف میزد و درد دلهایش را در گوشهایم زمزمه میکرد. بر فراز همان بلندی نگاهم را از منتهیالیه سمت راست درّه بهسوی منتهیالیه سمت چپ آرامآرام چرخاندم. با دقّت بسیار به درختان تازه شکوفه زده و به پستیوبلندیهای درّه خیره شدم.
درّه نسو هنوز شادابی و طراوت سحرآمیز خود را حفظ کرده بود و اگرچه سربلند و پرشکوه مرا نگاه میکرد ولی آثار تخریب و تجاوز ناجوانمردانه از چهره زیبایش نمایان بود. قطع درختان در آن گستره طبیعی و کم شدن پوشش جنگلی آن کاملاً به چشم میخورد. گلّههای بز و گوسفند در گوشهکنار در حال چریدن بودند. در بعضی نقاط درختان را با بیرحمی قطع کرده بودند و عرصههای بجای مانده را نیز شخم زده بودند. باورم نمیشد در دل جنگلهای زاگرس و در دامنه کوهستان پرشکوه هشتاد پهلو عدهای جاهل و حریص چنین به طبیعت معصوم و زیبای لرستان یورش برده و با قساوت درختان زیبا و کهنسال را قلعوقمع کرده باشند.
در قسمتهای انتهایی و در عمق درّه، باز هم درختان بسیار قطع شده و تنه آنها رها شده بود. بیتردید، بعضی عشایر کوچ رو با چنین ترفند زشتی قبل از ترک محل اتراق خود، درختان سبز و زنده را قطع کرده تا برای سال بعد از تنههای آنها بهرهبرداری کنند. بدیهی است تنهها تا سال بعد کاملاً خشک میشوند کسی هم نمیتواند برای استفاده از تنههای خشک به آنها ایراد بگیرد! در حقیقت، آنها نمک را خورده و با شکستن نمکدان محل را ترک میکنند.
بههرحال، دیدار دوبارهام از این درّه زیبا با نگرانی و تشویق همراه بود این ثروتهای بیبدیل خدادادی را چه آسان از دست میدهیم و چه آسان اجازه میدهیم عدهای جاهل و از خدا بیخبر و به دور از نظارت متولیان امر میراث طبیعیمان را بهراحتی به تاراج ببرند.
اگر جاهلان و متجاوزین از ویژگیهای بسیار حیاتی و راهبردی جنگلها بیاطلاع باشند، متولیان امر و کسانی که برای حفاظت از جنگلها و منابع طبیعی از دولت حقوق دریافت میکنند قطعاً میدانند که درختان زیبای درّه نسو در عرصهای به وسعت تقریبی 1000 هکتار سالیانه به اندازه میلیونهای لیتر آب سفرههای زیرزمینی را تغذیه میکنند، در یک تبدیل به احسن خارقالعاده هزاران کیلوگرم گاز کربنیک هوا را جذب میکنند و بهجای آن میلیونها لیتر اکسیژن حیاتبخش تولید میکنند، در حالی که در تابستانهای گرم هوا را خنک نگه میدارند، هزاران کیلوگرم گردوغبار هوا را نیز جذب میکنند و پناهگاه امنی برای حیاتوحش در حال انقراض منطقه به شمار میآیند.
بیتردید، ثبت ملی درّه نسو به عنوان میراث طبیعی نوع بشر، یکی از بهترین راهکارهای ممکن برای حفاظت و احیاء این درّه بسیار زیبا محسوب میگردد. مدیریت اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری لرستان باید پیشقدم شده و با همکاری مدیریت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری لرستان این امر بسیار مهم را به انجام برسانند.
ثبت
ملی درّه نسو باعث میشود مدیرت ارشد استان و دستگاههای ذیربط توجه بسیار بیشتری به حفاظت آن معطوف داشته و با اختصاص اعتبارات ویژه این میراث طبیعی بینظیر را از دسترس متجاوزین به انفال دورنگه دارند.
تخریب و نابودی جنگلها و میراث طبیعی نه تنها شکرگزاری به درگاه حق به حساب نمیآید، بلکه مصداق بارز فساد در روی زمین است. بیتردید خداوند متعال از اهمال و سستی متولیان امر و متجاوزین به انفال نخواهد گذشت. 96/2/11
سیّد محمّد قاسمی/ فعال اجتماعی