علیمحمد ساکیسگوند
علی محمد ساکی در سال۱۳۱۴در خرم آباد به دنیا آمدو در سال ۲۲ خرداد ۱۳۷۳، اومحقق و مترجم ایرانی و شهردار خرمآباد بود
او از مرداد ۱۳۵۰ تا دی ۱۳۵۶ سمت شهردار را بر عهده داشت. از جمله کارهایی که او در مدت مدیریتش انجام داد، عبارتند از: احداث مراکز فرهنگی، کتابخانهها، مجتمعهای ورزشی و تربیتی، دگرگون ساختن بافت نامنظم شهر و احداث خیابانهای جدید و عریض، میادین فرهنگی، رفاهی و بوستانها و پارکهای زیبا. دریاچه کیو نیز در دوره شهرداری ساکی ساخته شد. یکی از میدانهای کوچک خرمآباد به نام اوست. آثار مهندس فقید به شرح زیر است :
- جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان
- دو جلد سالنامهٔ دبیرستان بهار
- ترجمهٔ سفرنامههای دوراند، فریا استارک، هنری راولینسن
- تصحیح گلشن مراد و قلاع حشاشین
- کریم خان زند، تاریخ ایران بین سالهای ۱۷۷۹–۱۷۴۷، جان پری، علی محمد ساکی (مترجم)، ناشر: آسونه – ۱۳۸۳
- سفرنامه ویلسون در جنوب غربی ایران، آرنولد تالبوت ویلسون، علی محمد ساکی (مترجم)، ناشر: شاپورخواست
به گزارش خبرگزاری موج-امین ساکی؛ در حاشیه شهر خرم آباد و در قسمت جنوبی دریاچه کیو، میدان محقّر و کوچکی قرار دارد که به نام زنده یاد علی محمد ساکی شهردار اسبق این شهر نامگذاری شده است و این در حالی است که شرح و توصیف خدمات و اقدامات این چهره دلسوز و خدمتگزار، میدانی بس فراخ تر و وسیع تر می طلبد.
البته مطالعه احوال و روحیات مرحوم علیمحمد ساکی به خوبی آشکار خواهد ساخت که وی در زمان حیات خود به هیچ وجه به دنبال این نوع پاسداشتها و تجلیلها نبوده است، چه رسد به امروز که روح ارجمند و شریفش در نزد پروردگار جهانیان روزی می خورد. با این حال عقل و انصاف حکم می کند که بزرگان و خدمتگزاران یک جامعه به خاطر نقش اساسی و تعیین کننده ای که در پیشبرد امور و ترقی جامعه خود دارند، همواره مورد تقدیر و تکریم مسئولین و سایر قشرهای مردم قرار بگیرند. این اقدام دست کم این فایده را خواهد داشت که جوانان و آینده سازان یک مملکت انگیزه و علاقه بیشتری برای خدمت به همنوعان و هموطنان خود پیدا می کنند.
البته از حق نباید گذشت که نامگذاری این میدان (به نام شادروان علیمحمد ساکی) نیز در دوره جمهوری اسلامی و به همّت اعضای دومین دوره شورای اسلامی شهر خرمآباد صورت گرفته است، و گرنه در دوره رژیم سابق از همین مقدار تجلیل و قدرشناسی مختصر در حق این شخصیت وارسته و فرزانه نیز دریغ شده بود. با این حال و به مصداق عبارت «الاکرامُ بِالاتمام» بهتر بود یادبود و مکانی مناسبتر و برازندهتر به این منظور اختصاص مییافت.
از بدو تشکیل شهرداری خرم آباد در سال 1305 تا به حال که مدت 83 سال از آن زمان می گذرد، تعداد 65 نفر شهردار، سرپرست و وکیل برای شهرداری خرم آباد تعیین شده و بر سرکار آمده اند، اما بدون آن که بخواهیم خدمات و زحمات شهرداران پیش و پس از زنده یاد علی محمد ساکی را نادیده بگیریم، باید گفت که این شهر تا پیش از قبول مسئولیتِ ایشان در شمار شهرهای حاشیه ای و کم اهمیت کشور قرار داشت.
در آن هنگام کسی که وارد شهر خرم آباد می شد، به دلیل مبادی ورودی تنگ و پر پیچ و خم این شهر هیچ نمی دانست که چگونه به یکباره وارد یک دره محصور، با تعدادی ساختمان تجاری و مسکونی که نام شهر بر آن گذاشته اند شده است. از این نظر شهر خرم آباد در آن دوره بیشتر به بعضی از شهرهای قرون وسطایی شبیه بود.
در پی انتصاب مرحوم ساکی به عنوان شهردار خرم آباد در سال 1350،وی از همان ابتدا عوامل انسانی و ماشین آلات و تجهیزات راهسازی و شهرسازی مورد نیاز خود را در سطحی وسیع و گسترده به کار گرفت و همزمان در همه جای شهر طرح های عمرانی و شهرسازی بسیاری را با پشتکار و جدیت فراوان به اجرا گذارد.
بنابراین مبادی ورودیِ سنگی و صخره ای شهر تعریض و سامان بخشیده شدند.گرداگر شهر کمربند و فضای سبز کشیده شد.دریاچه و پارک معروف کیو و پارک های متعدد طراحی و ساخته شدند.مهمانسرا،هتل،کتابخانه،مراکز فرهنگی،رفاهی،تربیتی و ورزشی بسیاری تاسیس شدند. میدان ها و خیابان های جدید احداث شدند، یک حمام قدیمی به یک باب چایخانه سنتی بسیار زیبا تبدیل شد. کاروانسرای متروک شهر به صورت یک بازار خریدِ با نشاط و فعال درآمد.غسالخانه قدیمی و گِلی شهر تخریب و تجدید بنا شد و به این ترتیب شهر محروم، کوچک و کم اهمیت خرم آباد در پایان دوره مسئولیت شادروان علی محمد ساکی در سال 1356 به هیئت یک شهر مدرن، زیبا و سرسبز درآمد و یک بار نیز به عنوان شهر نمونه در سطح کشور شناخته شد. از آن زمان این انسان والا و سخت کوش و خودساخته در نزد مردم شهر عزیز و محبوب دانسته شد و تا امروز که قریب 15 سال از زمان وفات وی می گذرد همچنان و با عزت و احترام از او یاد می شود.
زندهیاد ساکی در طول دوران پربار و درخشان خدمت خود به فکر اندوختن مال و سواستفاده از موقعیت های شغلی نبود. وی در گزارشی تحت عنوان « هفت سال خدمت در شهر خرم آباد» با سربلندی و شجاعت بسیار اعلام می کند: «اگر روزی بمیرم برای من و فرزندانم این افتخار بسنده است که دیناری مدیون افراد و بیت المال نبوده ام».
نقل است که مرحوم ساکی در پایان دوران مسئولیت خود در شهرداری خرم آباد، هنگامی که صورتجلسه تحویل اسناد و مدارک مربوط به شهرداری را امضا می کند، در انتها خودنویس طلایی خود را که ظاهرا یک شرکت راه سازی- در زمان مسئولیتش در شهرداری- به وی هدیه کرده است روی میز جا می گذارد. در این موقع کارمندی که اسناد مورد نظر را تحویل می گیرد خطاب به وی می گوید: «آقای شهردار خودنویستان جا مانده است»، و او در پاسخ می گوید: ” می دانم! خودنویس متعلق به شهردار خرمآباد است، نه علیمحمد ساکی “.
البته مرحوم ساکی در طول دوران خدمت خود از سوی تعدادی افراد زیاده خواه و سودجو و به تعبیر امروزی ها رانت خوار اذیت و آزار فراوان دیده بود، اما نتوانسته بودند در عزم و اراده وی در راه انجام ماموریت ها وظایف محوله خلل چندانی به وجود بیاورند، با این حال وی در ایام بازنشستگی ودر اواخر عمر به خاطر بعضی ناسپاسی ها و قدرناشناسی ها قدری دلگیر و آزرده خاطر شده بود.
لازم به ذکر است که تلاشها و فعالیتهای آن مرحوم به هیچ وجه محدود و منحصر به امور اجرایی و عمرانی نبود، بلکه وی به گواهی آثاری که چاپ و منتشر کرده است، در زمره اصحاب فرهنگ و اهل قلم قرار داشته و شخصیتی آگاه و فرزانه به شمار می رفته، که در کار تالیف، ترجمه و تصحیح متون قدیمه آثار و مکتوبات وزین و در خورتوجهی از خود به جا گذاشته است، به طوری که این آثار هم اکنون از سوی پژوهشگران و نویسندگان جوان لرستانی و سایر مناطق کشور به عنوان منابع و مآخذ معتبر مورد استفاده قرار می گیرند.
بر این اساس آثار قلمی و مکتوب مرحوم علی محمد ساکی به طور عمده از این قرار هستند:
1- جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان (تالیف)
2- سالنامه دبیرستان بهار(تالیف)
3- سفرنامه سر بی دوراند (ترجمه)
4- سفرنامه ویلسن (ترجمه)
5- سفرنامه فریا استارک (ترجمه)
6- زندگی کریمخان زند (ترجمه)
7- گلشن مراد (تصحیح)
8- مقالات تحقیقی و انتقادی.
در اینجا بیمناسبت نخواهد بود که به طور خلاصه به زندگی پربار و تاثیر گذار زنده یاد علیمحمد ساکی پرداخته شود.
وی در سال 1314 در شهر خرم آباد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در این شهر به پایان رساند. در سال 1335 به شغل معلمی روی آورد و همزمان ادامه تحصیل داد تا اینکه در سال 1338 موفق به دریافت دانشنامه لیسانس شد. متعاقب آن،در سال 1342 مدرک فوق لیسانس خود را در رشته جامعه شناسی دریافت کرد و در همان سال به عنوان مدیر دبیرستان ملک الشعرای بهار مشغول به کار شد.
در همان دوره و تحت نظر وی چهره های مستعد و نخبه بسیاری به دانشگاه راه پیدا کرده و بعضی از این افراد تحت حمایت مالی و معنوی مرحوم ساکی قرار گرفتند و پس از پایان تحصیل همگی مصدر خدمات قابل توجهی در سطح استان و دیگر نقاط کشور شدند.شادروان ساکی سپس در سال 1348 به عنوان رئیس آموزش و پرورش ایذه به این شهر عزیمت کرد و پس از یکسال مسئول آموزش و پرورش شوشتر شد و در همین سال به عنوان بهترین مدیر آموزش و پرورش کشور شناخته شد.
بعد از آن در سال 1350 از سوی انجمن شهر خرم آباد به سمت شهردار انتخاب و همانطوری که ذکر شد در این شهر منشا خدمات پرشماری در عرصه های گوناگون عمرانی، فرهنگی و اجتماعی شد. وی سرانجام در سال 1356 از کار اداری فراغت پیدا کرد و بعد از انقلاب نیز هیچ سمت اداری را نپذیرفت و به کارهای تحقیقی و پژوهشی روی آورد. تا اینکه سرانجام در 22 خرداد سال 1373، به دلیل سکته مغزی چشم از جهان فروبست و در آرامگاه ابدی اش،گور شماره 15 قطعه 83 ردیف 82 بهشت زهرا تهران آرام گرفت.
علیمحمد ساکی فرزند مرحوم محمد ساکی در سال1314در خرم آباد به دنیا آمد.پس از اتمام دوره متوسطه در زادگاهش،در سال1335به استخدام اداره فرهنگ”وقت”درآمد و در کسوت معلمی دلسوز مشغول به کار شد و همزمان راه علم آموزی در پیش گرفت تا در سال1338موفق به اخذ دانشنامه لیسانس شود.پس از آن،به سال1342مدرک فوق لیسانس خود را در رشته جامعه شناسی اخذ کرد تا سرآغازی باشد برای ورود به عرصه مدیریت.پس به عنوان مدیر دبیرستان”ملک الشعرای بهار”منصوب شد تا جوانان لرستانی و خرم آبادی از آن وجود پربرکت بهره مند شده باشند.
زنده یاد علیمحمد ساکی، همزمان با ریاستش بر دبیرستان”ملک الشعرای بهار”،زمینه ورود بسیاری از دانش آموزان به دانشگاه را به قیمت بدهکار شدن خویش به بازاریان آن عهد فراهم می آورد و حمایت مادی و معنوی از آنان را تا پایان دوره تحصیلی شان ادامه میدهد.
او در سال 1348 پس از تسویه بدهی های خود به بازاریان شهر، عازم استان خوزستان می شود تا اینبار،اداره فرهنگ”آموزش و پرورش”شهرهای ایذه و شوشتر را در کسوت رئیس اداره،متحول کرده باشد.گفتنی است،مردم این دو شهر -استان خوزستان- از وی به نیکی یاد کرده و می کنند.
دل بی صبر و قرارش اما،او را وادار می کند تا پس از هجرتی 2 ساله،در سال 1350 به دامان سرزمین مادری اش بازگردد. شاید خود او نیز نمیدانست سرنوشت چه برایش رقم خواهد زد.
آری … او خوزستان را به خدا سپرده و راهی زادگاهش می شود. مسئولین وقت، بی درنگ مدیریت شهر “خرمآباد” را که تا آن زمان آنچنان نشانی از اصول شهرسازی به خود ندیده بود به او پیشنهاد می کنند.ساکی می پذیرد و آنجاست که آهنگ توسعه خرم آباد شنیده می شود.
او 7 سال شهردار خرمآباد بود و در این مدت، طرحهای عمرانی و شهرسازی بسیاری را طراحی و اجرا کرد و پروژههای زیرساختی فراوانی را از خود به یادگار گذاشت.
برخی یادگارهای زندهیاد “علی محمد ساکی”، طی مدت 7 سال مسئولیتش در شهرداری خرمآباد، عبارتند از:
*ایجاد کمربند سبز در خرم آباد
*ساخت دریاچه مصنوعی کیو
*ساخت متل سراب کیو
*ساخت مهمانسراهای متعدد
*ساخت و افتتاح هتل جلب سیاحان
*ساخت هتل شهرداری خرم آباد
*ساخت پارک و شهربازی فرح “دانشجو”
*ساخت کتابخانه های متعدد و مراکز فرهنگی،رفاهی،تربیتی و ورزشی
*ساخت و بهسازی میادین شهر
*ساخت خیابان های جدید و تعریض خیابانهای قدیمی
*تبدیل یک حمام قدیمی به چایخانه سنتی
*تبدیل کاروانسرای قدیمی شهر به بازارچه
*تخریب غسالخانه قدیمی و گِلی شهر و احداث غسالخانه جدید.
او سرانجام در سال 1356 خورشیدی و یکسال پیش از سقوط رژیم پهلوی از انجام امور اداری دست کشید و به کار تحقیق و پژوهش پرداخت. او با چاپ کتاب و مقالاتش نشان داد که در امر تحقیق،پژوهش و ترجمه نیز خبره است.
مقالات
*رفع اشتباهات خاطرات اعتماد السلطنه(راهنمای کتاب شماره 10)
*مردم شناسی ایران(راهنمای کتاب شماره1تا3)سال 1347
*دو سفرنامه درباره لرستان(بررسی کتاب نشر نو)سال 1361
*سیاحتنامه مسیوچریکف(آینه ساله دهم شماره3و2) 1363
*دروغ ها و سهوهای رستم التواریخ (نامواره دکتر افشار جلد5) سال 1368
*باجلوند(دانشنامه جهان اسلام حرف«ب» جزوه اول) سال 1369
*ایلات لر«مردم شناسی ایل بیرانوند» ( انتشارات اسپرک) سال 1370
*ژاندارمری در لرستان (زمینه ایران شناسی) سال 1370
*قوم لر« بررسی کتاب» « کلک شماره 30» سال 1371
*تاریخ گیتی گشا در تاریخ خاندان زند نقد و بررسی کتاب« انتشارات فراز» سال 1371
*میرنوروز (زمینه ایران شناسی) سال 1371
*دفینه در لرستان (زمینه ایران شناسی) سال1371
*روزنامه اخبار مشروطیت، انقلاب ایران(راهنمای کتاب 18-1341) سال 1371
به تعبیر منِ نگارنده، جاویدنام علیمحمد ساکی، “شهر خرّم آباد را در عمل خرّم و آباد کرد. او در قامت یک شهردار دلسوز و کار بَلَد، دل سوزاند برای زادگاهش و آن را از یک درّهی تنگ و تاریک، به شهری مبدل کرد که مسئولین کشوری وقت، لقب “تمیزترین و زیباترین شهر کوچک ایران” را برای خرّم آبادِ دست پرودهی او برگزیدند.
ساکی، فردی پاکدست و شریف بود. آنقدر شریف که در مجموعهی”هفت سال خدمت در شهر خرم آباد” می نویسد: در زمان مسئولیتم در شهرداری خرمآباد، هیچ خانه و ویلائی به اسم من و خانواده ام پلاک نخورد و آرزو می کنم که”همه”مردم،زندگی ساده و معلمیام را درک کنند !.
آری، هیچ برج و خانه و ویلائی به نام او و نزدیکان و وابستگانش سند نخورد و مردم درک کردند زندگی ساده و معلمی اش را !. او حتی خودنویس اهدایی را، نه حق خود،که حق بیت المال دانست و به حق، خادم مردم بودن، زمزمهی هر روزش بود !. نه در حرف … که در عمل !
سرانجام، زندهیاد علیمحمد ساکی”شهردار جاویدنام و فقید خرمآباد “در 22 خرداد سال 1373، به دلیل عارضه مغزی چشم از جهان فروبست و در آرامگاه ابدی اش،گور شماره 15 قطعه 83 ردیف 82 بهشت زهرا تهران، برای همیشه آرام گرفت.