روح اله کمالوند
روح اله کمالوند در سال 1319 هجری قمری در شهر خرم آباد و در خانواده ای کشاورز دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش او را روح الله نامید بدان امید که زندگانی اش خدایی باشد. روزها شتابان سپری شد و عشق و علاقه روح الله به روحانیت هر روز فزونی یافت این حقیقت که پدران آن بزرگوار، با دو واسطه، از علماء مشهور خرم آباد بودند، در علاقه او به فراگیری علوم اسلامی بسیار مؤثر بود؛ علاقه ای که سرانجام به حرکت تبدیل شد و روح الله را ساکن مدرسه ساخت.
تحصیلات
مرحوم کمالوند تا سال 1336 قمری در خرم آباد به فراگیری علوم دینی پرداخت و از علمای آن دیار کسب فیض کرد. سپس به امید حضور در محضر استاد بزرگوار حضرت آیه الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی، عازم بروجرد شد و با عنایت الهی دو سال از درس این فقیه اهل بیت استفاده برد. آنگاه به اراک هجرت کرد، در مقابل آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری زانوی ادب زد و از خرمن وجودش بهره های وافر برد. با مهاجرت حضرت آیت الله حائری به شهر مقدس قم، مرحوم کمالوند نیز در شمار علمای مهاجر به قم جای گرفت و برای استفاده بیشتر در جوار کریمه اهل بیت(س) مأوا گزید.
زمانی که حضرت آیت الله العظمی بروجردی به قم مشرف شد، مشتاقانه در مجلس درس آن فقیه اهل بیت(ع) حاضر شد و روح تشنه خویش را سیراب ساخت. آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی از ایشان این گونه یاد می کند:
«مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ روح الله کمالوند از شاگردان درجه اول مرحوم آقای بروجردی بودند و جزء خوش استعدادترین شاگردان آن فقیه بزرگوار به شمار می رفتند.» (1)
از هم بحثهای آیت الله کمالوند می توان به حضرت امام (ره) در فلسفه و حضرت آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی در فقه اشاره کرد. مرحوم کمالوند فلسفه را از محضر حضرت آیت الله میرزا علی اکبر حکمی یزدی آموخت.
آن مرحوم همزمان با تحصیل و کسب فیض از محضر بزرگان، خود از استادان پرتوان حوزه علمیه قم به شمار می رفت. او هنگام ورود آیت الله بروجردی به تدریس کفایه و درس خارج مشغول بود و شاگردان نمونه و بارزی به جامعه مسلمین تقدیم کرد.
آیت الله سید حسن طاهری، که خود از شاگردان آن بزرگوار است، از ویژگی های محفل درس آن استاد فرزانه این گونه یاد می کند:
«حضرت آیت الله کمالوند دارای بیانی شیرین بودند به صورتی که مشکل ترین مسائل علمی را با بیانی ساده بیان می کردند و تدریس ایشان همراه با مطالعه دقیق بود به گونه ای که ضعف و سستی در درس ایشان و یا بیانشان وجود نداشت هنگامی که یکی از شاگردان اشکالی را مطرح می کرد در کمال آرامش و متانت به وی پاسخ می داد.» (2)
برخی دیگر از شاگردان آن مرحوم عبارتند از حجج الاسلام:
1- دکتر حمید عیدی
2- سید محمد تقی شاهرخی خرم آبادی
3- شیخ مهدی قاضی خرم آبادی
4- سید صالح طاهری خرم آبادی
5- سید یدالله صدری
6- شیخ عباس علی صادقی
محبوب دینداران
در سال 1329 قمری گروهی از مؤمنان خرم آباد به شهر قم آمدند و از محضر آیت الله بروجردی تقاضا کردند که «آیت الله کمالوند» را به خرم آباد اعزام کنند تا مردم از وجود با برکت وی بهره جویند. آیت الله بروجردی در پاسخ به دعوت دوستداران آیت الله کمالوند نامه ای به وی نوشت که مضمون آن چنین است:
«ضمن تقدیر از شما با اینکه به وجود حضرت عالی احتیاج دارم برای مصلحت اسلام و مسلمین شما را به خرم آباد می فرستم.»
طراوت بوستان
در پی فرمان حضرت آیه الله بروجردی، مرحوم کمالوند امتثال امر کرده در سال 1319 هجری قمری به خرم آباد بازگشت (3) و مورد استقبال گرم طلاب و روحانیون خرم آبادی که در قم مشغول تحصیل بودند به وطن بازگشتند و در محفل درس آن دانشمند بزرگ حاضر شدند. در سایه تلاشهای آن فقیه وارسته مدرسه علمیه خرم آباد مرمت و بازسازی شد و رونق کهن خویش را بازیافت.
پروانه های شمع
آیت الله کمالوند همراه خود جمعی از روحانیون فاضل را نیز به خرم آباد آورد تا یاورش باشند و امر تبلیغ و ارشاد مردم را رونق بخشند. حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد حبیبی شاگرد فاضل حضرت آیت الله بروجردی، یکی از این نیکان بود که سالهای بسیار زیاد در خرم آباد به تدریس مطول، قوانین، لمعه و … مشغول بود از دیگر عزیزانی که مرحوم آیت الله کمالوند را یاری کرد، شاگرد دانشورش حجت الاسلام علی عبودیت بود که مدتها در منطقه به تبیین حقایق وحی پرداخت.
تندیس اخلاق
مرحوم کمالوند در میان مردم خرم آباد دارای محبوبیتی خاص بود و از نفوذ سیاسی-اجتماعی یک مرجع بهره می برد. محبوبیت فراوان آن مجتهد وارسته تنها در سایه اخلاق و پرهیزگاری شکل گرفت. تواضع وی در میان مردم زبانزد بود. با آن که از نظر علمی در مقام بالای فقاهت بود اما همراهی و تفقد مردم را بر خود لازم می دانست. هرگاه مجلس عزاداری اهل بیت(ع) را برپا می ساخت با احترام و ادب کنار در خانه می ایستاد. آن بزرگوار معتقد بود که باید حرمت عزادار اهل بیت(ع) را حفظ کرد و او را گرامی داشت.
تفسیر آیات نور
مجتهد بزرگ خرم آباد از فرصتهای تبلیغی بهره می برد، آیات الهی را با بیانی ساده و روان، برای مردم تفسیر می کرد و قلوب مشتاقان وحی را روشنایی می بخشید. او روزهای پنج شنبه و جمعه در جمع طلاب حضور می یافت و سربازان امام زمان(عج) را از نور تفسیر قرآن بهره مند می ساخت.
همگام با نهضت
آن مجاهد نستوه اعتقاد داشت که روحانی نباید از حوادث جامعه خویش غافل باشد. با این بینش بود که با اجازه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) در مسائل سیاسی هم دخالت و اعمال نفوذ می کرد و در موقع مناسب به عزل و نصب مأموران دولتی همت می گماشت(4).
مجاهد روشن بین خرم آباد در بسیج مردم علیه گروهک های منحرف(توده ای ها) نقش بسزایی داشت و با سخنرانی های بیدار کننده خویش نقشه های آنان را نقش بر آب می کرد؛ از حامیان و مریدان حضرت امام خمینی(ره) بود و دوشادوش آن مبارز قدم بر می داشت. علاوه بر این با توجه به اینکه او به واسطه یکی از بستگان نزدیکشان در دستگاه پهلوی نفوذ داشت، رابط دستگاه و حضرت امام به شمار می رفت و هر گاه فرزانه انقلاب مصلحت می دید، پیام نهضت را به دستگاه ظلم می رساند. اعتراض به طرح سربازگیری طلاب و تذکر به شاه درباره رفراندم و غیر قانونی خواندن آن بخشی از کوشش های آیت الله کمالوند در مبارزه با استعمار بود. او به شاه یادآوری کرد که، شما دولت مصدق را به جرم اینکه می خواست رفراندم برگزار کند تحت تعقیب قرار دادید، اکنون چگونه خود به آن دست می بازید؟ شاه، برای فرار از استدلال روشن مجاهد خرم آباد، گفت: «ما رفراندم برگزار نمی کنیم بلکه می خواهیم تصویب ملی انجام دهیم!!».(5)
آن بزرگوار همچنین در جریان تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی اعلامیه ای اعتراض آمیز خطاب به نخست وزیر وقت منتشر ساخت. متن یکی از اعلامیه های وی چنین است:
«تهران – جناب آقای نخست وزیر
مدتها است که تلگراف عدیده ای از طبقه روحانیون و عشایر و بازرگانان و اصناف لرستان دائر بر الغاء تصویب نامه انجمنهای ایالتی و ولایتی که مطابقت با موازین شرعیه و قانون اساسی مملکت نداشته و موجبات نگرانی مراجع و آیات عظام را فراهم نموده، متأسفانه تا کنون ترتیب اثر و جواب مثبتی به تقاضای شرعی و قانونی مردم داده نشده و چون ادامه این وضع حاکی از بی اعتنای به افکار عمومی مسلمانان و رد تقاضای مشروع آنهاست مسلما عواقب نامطلوبی در بر خواهد داشت. لذا مجددا برای خیرخواهی متذکر می گردیم که لازم است هر چه زودتر دولت برای جلوگیری از هر گونه آشوب که در نتیجه بی اعتنائی به افکار مسلمین بروز خواهد کرد به الغاء تصویب نامه فوق الذکر اقدام تا موجبات رفع نگرانی آیات عظام و مسلمین فراهم گردد.»(6)
علاوه بر این وقتی رژیم سر سپرده پهلوی حضرت امام را دستگیر کرد و به قیطریه انتقال داد، آیت الله روح الله کمالوند همراه گروهی از علماء به تهران هجرت کرد تا رهبر نهضت را زیارت کند ولی با مخالفت رژیم رو به رو شد و سرانجام به خرم آباد بازگشت. او پس از این سفر در چنگال پیامدهای سکته گرفتار شد و در بستر بیماری فرو افتاد و به تهران انتقال یافت.
فصل فراق
تاریخ سال 1343 هجری شمسی را نشان می داد، لحظات برای دوستداران آیت الله کمالوند بس سنگین و حزن آور بود. مردی که عمر خویش را در مسیر تعلیم و تعلم و مبارزه در راه خدا مصروف داشته، شاگردانی نمونه به جامعه اهدا کرده بود، اینک در بستر بیماری رنج می کشید. این لحظات سنگین عاقبت با ایستادن قلب خرم آباد پایان پذیرفت؛ روح آن انسان کمال طلب به سوی کمال مطلق پرواز کرد و دوستداران خویش را با غمی جانکاه تنها گذاشت.
انتشار خبر رحلت آیت الله کمالوند درخرم آباد با اندوه مردم همراه بود. البته مردم در سوگ آن مجتهد گرانقدر تنها نبودند، امام امت نیز در این مصیبت داغدار شد و در ماتم فرورفت. فرزند برومند رهبر فقید انقلاب اسلامی مرحوم آقا مصطفی(ره) در این باره فرمود:
«وقتی خبر فوت آقای کمالوند را به امام دادم آنقدر امام ناراحت و غمگین شدند که من از کارم پشیمان شدم.»(7)
حضرت آیت الله طاهری خرم آبادی، که در آن دوران در کنار حضرت امام بود، از آن روز این گونه یاد می کند:
«وقتی امام را دیدم قیافه ایشان خیلی در هم و متأثر بود به من فرمودند وقتی بنا شد جنازه را بیاورند مرا خبر کنید.»(8)
غسل با اشک
مردم از شهرهای مختلف استان لرستان، به خصوص خرم آباد، گروه گروه به سوی تهران حرکت کردند تا پیکر مطهر عالم شهر خویش را بر شانه های محبتشان حمل کنند و برای آخرین بار محبوب دلهایشان را وداع گویند. از سوی حضرت امام آقایان سعید اشراقی و مرحوم اسلامی تربتی با گروهی به استقبال پیکر مطهر آیت الله کمالوند شتافتند؛ آقای اشراقی برای مردم سخنرانی کرد و پیام همدردی حضرت امام را به جمعیت عزادار اعلام کرد. مؤمنان در تهران بر پیکر آن عالم ربانی نماز گذاردند. آنگاه آن را به شهر قم انتقال دادند. در ساعت سه بعد از ظهر 18 اردیبهشت 1343 مراسم تشییع جنازه آن مرحوم، با ابهت خاص، از مسجد آغاز شد. در مراسم تشییع، حضرت امام در جمع عزاداران حاضر شد؛ مراسم با شعارهایی در مدح حضرت امام و حمایت از وی، شکوهی خاص یافت و به مراسمی سیاسی تبدیل شد. سرانجام پیکر پاک اسوه تقوا مجاهد خستگی ناپذیر آیت الله روح الله کمالوند در مسجد بالاسر قم، در جوار مرقد استاد بزرگوارش آیت الله العظمی بروجردی، به خاک سپرده شد.
هم اکنون 1376 شمسی آرامگاه این عالم ربانی با یک قالیچه که روی مرقد وی قرار دارد و جملات زیر بر آن نوشته شده مشخص است:
«آرامگاه خلد آشیان مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا روح الله کمالوند خرم آبادی که در تاریخ 16 اردیبهشت 1343 مطابق با 23 ذیحجه الحرام 1383 قمری ارتحال یافت. واقف حسن کمالوند.»
مجالس ختم یکی بعد از دیگری، در قم بر پا شد و از سوی علمای بزرگوار از آن شخصیت ارزنده تجلیل به عمل آمد. از سوی آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی و حضرت امام رحمت الله مجالسی بر پا شد؛ حضرت امام نیز در مجالس ختم حضور یافت و از مقام منیع مجتهد وارسته خرم آباد تقدیر کرد. مراسم چهلم آن مرحوم که با ماه خون و قیام، محرم، مقارن شده بود، موقعیت مناسبی برای عزاداران فراهم آورد تا با برگزاری مجالس عزاداری خاطره قیام کربلا را احیاء و بدینوسیله تنفر خویش از یزیدیان زمان را اعلام کنند. بعد از مراسم، گروهی از مردم خرم آباد همراه حاج آقا عیسی جزایری به دیدار حضرت امام شتافتند و از حضور آن مرجع وارسته در مراحل مختلف عزاداری تشکر کردند.
از جان و دل به روح آن فقیه نستوه درود می فرستیم و از خداوند متعال برایش رحمت و رضوان آرزو می کنیم.(9)
منابع:
1- مصاحبه نگارنده با آیت الله طاهری خرم آبادی.
2- مصاحبه نگارنده با آیت الله طاهری خرم آبادی در تاریخ 76/1/16.
3- گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 5، ص 28.
4- بخشی از بیانات حضرت آیت الله طاهری خرم آبادی.
5- تاریخ سیاسی و معاصر ایران، سید جلال الدین مدنی، ج 2، ص 12؛ نهضت روحانیون ایران. علی دوانی، ج 3، ص 201.
6- نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج 3، ص 129.
7- به نقل از آیت الله طاهری خرم آبادی – مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی ویژه قم.
8- مصاحبه مرکز اسناد انقلاب اسلامی ویژه قم با آیت الله طاهری خرم آبادی.
9- از حضرت آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ویژه قم و بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی قم که نگارنده را در تهیه این نوشتار یاری دادند، سپاس گزارم.