چگونه از شکست درس بگیریم؟
همه افراد شکست را در برهه ای از زندگی تجربه می کنند و واکنش های مختلفی در قبال آن دارند، اما اگر شکست یک فرآیند مهم برای یادگیری بیشتر تلقی شود، می تواند به نگرش رشد در افراد بیانجامد.
از سوی دیگر، افرادی که دیدگاه ثابت و انعطاف ناپذیر دارند، مایل هستند به شکست ها بیاندیشند و خود را شدیدتر قضاوت می کنند؛ این افراد حتی ممکن است موانع را به عنوان دلیلی برای قطع امید کردن از اهداف تلقی کنند و متاسفانه جنبه هایی از این نگرش انعطاف ناپذیر در بسیاری از افراد وجود دارد.
انسان ها اغلب استعداد و شایستگی را به عنوان صفات از پیش تعیین شده می دانند و از خطر کردن پرهیز می کنند.
با این وجود ‘کارول دوک’ استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد ثابت کرده است که یک نگرش رشد می تواند تمام جنبه های زندگی را تقویت کند بنابراین تلاش در جهت کسب این طرز فکر ارزش دارد.
وی متوجه شد افرادی که به نگرش رشد و یادگیری پس از شکست پایبند هستند، دستاورد طولانی مدت و مهمتری دارند، همواره کمتر از دیگران دچار استرس و اضطراب می شوند و از عزت نفس بالاتری برخوردارند.
این طرز فکر به ویژه برای کارآفرینان مفید است. تحقیقات نشان می دهد که نیمی از استارتاپ ها در پنج سال اول با شکست مواجه می شوند بنابراین پایداری در این زمینه بسیار مهم است.
با این حال، راهکارهایی وجود دارد تا افراد بتوانند واکنش مناسبی در برابر شکست داشته باشند:
1- پذیرش عیوب
اگر نقاط ضعف خود را انکار کنید، هیچگاه قادر به غلبه بر آنها نخواهید شد. اذعان به نقاط ضعف و پذیرش آنها در زمان مناسب، به شما نگاه دقیق تری از خود می دهد و به تقویت شما کمک می کند.
2- چالش ها را به عنوان فرصت در نظر بگیرید
دیدگاه ما در مورد موقعیت ها اغلب صفر یا صد است. اگر با موقعیتی مواجه شویم که تصور می کنیم پیشتر در آن شکست خورده ایم و یا موقعیتی که تخصصی در آن نداریم، احتمالا یا از پذیرش این موقعیت اجتناب کرده و یا با بی احتیاطی در آن خصوص اقدام می کنیم.
در این مورد، بهترین رویکرد این است که خود را به تدریج در معرض آن موقعیت قرار دهیم تا از این طریق تحمل احساسات اضطراب آمیز مرتبط را بیاموزیم و عملکرد خود را واقع بینانه بررسی کنیم.
برای مثال اگر از صحبت کردن در برابر عموم می ترسید، در آن صورت دلیلی ندارد که اولین سخنرانی خود را در برابر 500 نفر انجام دهید. در عوض در طول چند ماه از فرصت های مختلف برای صحبت کردن برای گروه های کوچک استفاده کنید.
هر بار عملکرد خود را به دقت بررسی کنید؛ نکات مثبت سخنرانی خود را دریابید و در عین حال نکات بالقوه برای تقویت خود را شناسایی کنید. در طول زمان این فرایند غریزی خواهد شد.
3- بازبینی انتقاد
به هر بازخورد منفی که دریافت می کنید گوش کنید و آن را بازتاب دهید. در بسیاری از موارد قبل از اینکه به خود وقت دهیم که از انتقاد درسی بیاموزیم، تمایل داریم که از خود دفاع کنیم.
برای مثال اگر کار شما توسط یک سرمایه گذار رد شده است، باید تلاش کنید که درک بهتری از اعتراضات آنها بدست آورید.
از سوال های باز که با ‘چه کسی’، ‘چه’، ‘کجا’ یا ‘چه زمانی’ شروع می شود، استفاده کنید. این سوال ها بیشتر از یک پاسخ ساده بله یا خیر می طلبد.اگر به خود آموزش دهید که این کار را به صورت عادت انجام دهید در آن صورت می توانید از موانع به طور سازنده ای استفاده کنید.
4- از لغت هنوز استفاده کنید
افزودن کلمه ‘هنوز’ به جمله باعث می شود به جای اشاره به نتیجه کار، نشان دهید که کار همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال به جای اینکه بگویید ‘من نمی توانم از این بسته جدید حسابداری استفاده کنم’ بگویید ‘هنوز یاد نگرفته ام که چگونه کاملا از این بسته جدید حسابداری استفاده کنم’.
جایگزین کردن واژه ‘شکست’ با ‘فراگیری’ ما را تشویق می کند که در مورد توانایی خود قضاوت قطعی نکنیم و در عوض، خود سازی و یادگیری را به عنوان کاری در حال پیشرفت تلقی کنیم.
5- خطر کردن در مقابل دیگران
این ذهنیت وجوددارد که به عنوان رییس باید اشتباه ناپذیر باشید، اما واقعیت این است که گاه و بیگاه باید به خود اجازه خرابکاری بدهید. این کار شما را کمتر تحت فشار قرار می دهد و فرهنگ اعتماد و باز بودن را در میان گروه شما ایجاد می کند.
مترجم: درنا محمدیان* انتشار: زهره محتشمی پور — 96/3/5