پس از نزدیک به ۱۰۰ روز از انتصاب دکتر سید موسی خادمی به عنوان استاندار جدید لرستان، وی دست به تغییرات زد و معاون اقتصادی و منابع انسانی خود یعنی مهرداد غضنفری را عزل و گودرز امیری که مسئولیتهایی همچون شهردار خمین و لردگان، مدیرکل دفتر امور شهری و روستایی، معاونت عمرانی و سرپرستی استانداری چهارمحال بختیاری را در کارنامه دارد جایگزین وی کرد.
گویا این تغییر به مزاج برخی احزاب سیاسی حاکم در استان خوش نیامد و با انتقادهای نسنجیده و منفعت طلبانه استاندار را به خاطر عزل معاون ضعیف خود به باده انتقاد گرفتند، این منتقدان که بهانه منفعتطلبی و سهم خواهی خود را بهکارگیری مدیر غیربومی توسط استاندار را قرار دادهاند مطمئناً بر این موضوع اشراف کامل دارند که پس از گذشت نزدیک به ۳۹ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی این استان به لطف ناتوانی، ناکارآمدی، عدم تعهد و دلسوزی مدیران بومی، فقیرترین استان کشور از لحاظ اقتصادی محسوب میشود. استانی که از منابع طبیعی و معدنی سرشار بهره میبرد همچنان در قعر بدبختی و فقر دست و پا میزند.
بحران کار و پیامدهای مخرب اجتماعی آنکه امروزه گریبان گیر جامعه و بهخصوص جوانان لرستانی شده است از دستاوردهای نمایندگان و مسوولان کاملاً بومی در طی این ۳۹ سال بوده که بجای پیگیری مطالبات مردم و کسب اعتبار از دولت، با طایفهگرایی و رابطه گرایی باعث پسرفت و عدم توسعهیافتگی استان شدهاند.
مدیرانی که با اجرای نیمبند اصل ۴۴ چند کارخانه تولیدی سودآور مانند پارسیلون، یخچال سازی و… را به دلالها واگذار کردند و آنها هم تولید را متوقف و کارگران زیادی را از کار بیکار کردند و با بسیاری خطاها از این دست باعث فقر در سرانه درآمد مردم استان شدند. پروژههایی که سالها در انتظار کسب بودجه میمانند و به دلیل بیکفایتی برخی مسوولان به فراموشی خاطر و تاریخ سپرده میشوند. احداث پروژههای بی طرح و برنامهای که جز خسارت به بیتالمال، کمکی به توسعه، تحول در زیرساختها و رفاه مردم نکرده است و تنها برخیها در کنار آن به اهداف منفعت طلبانه شوم خود دست پیدا کردهاند، آمار سازی و اطلاعات غیرواقعی مبنی بر توسعه و پیشرفت در بسیاری از حوزههای اقتصادی، صنعتی، علمی، ورزشی و فرهنگی از دیگر دستاوردهای مدیران بومی استان است.
زمانی باید در بهکارگیری مدیران بومی استقبال کرد که پیشینه مدیران بومی در استان درخشان و رضایتمند باشد، وقتی آمارها نشان میدهد در سالهای پس از انقلاب لرستان صعودی در اقتصاد نداشته است و همیشه جزء استانهای ضعیف و توسعهنیافته بودهایم و در راستای ایجاد اشتغال گام مهمی برنداشتهایم چه لزومی به پافشاری در بکار گیری این مدیران است؟
در جوامع بینالملل هدف از تشکیل حزب شناسایی و معرفی افراد شایسته، متخصص و کارآمد به دولت و مردم به عنوان نماینده حزب خود است، آیا یک جریان سیاسی که از این عزل انتقاد میکند کار خود را به احسنت تبدیل کردهاند و به دور از رابطه گرایی و سیاسیکاری، افراد متخصص، شایسته و کارآمد را به مردم، نمایندگان و مسوولان ارشد استان معرفی کرده است؟
متأسفانه باید گفت لرستان قربانی رابطه گرایی، سیاسیکاری و سهم خواهی برخی مسوولان و جریانهای سیاسی بی خیروبرکتی شده که بهجای دلسوزی، تعهد و مطالبه گری برای مردم، به دنبال منافع شخصی خود هستند. ای کاش آنها نیز به این باور برسند که هیچچیز بالاتر از خدمت به مردم و سازندگی نیست که موجب ماندگار کردن نام آنها در تاریخ این سرزمین کهن خواهد شد.
لرستان نیازمند مدیران توانمند، متخصص و دلسوز است و هیچ فرقی نمیکند بومی باشد یا غیربومی، مطمئناً برای مردم کارآمدی و کفایت مدیران، مهمتر از این معقوله است. پیشنهاد میشود احزاب و جریانهای سیاسی اگر خواستار توسعه و تحول در لرستان هستند، استاندار را همراهی کنند و در برابر انتصابات و اهداف وی موضع نگیرند. 96/9/24
مهدی زکیپور