استراتژی خروج

زمان مطالعه این مطلب تنها: 22 دقیقه

استراتژی خروج

 

استراتژی خروج ، تعیین استراتژی خروج برای کسب و کار  اثر بخش ،آمادگی  آسان و بدون ریسک و ضرر برای شرایط بحرانی را فراهم می نماید . در  این اطمینان پاسخ‌های رضایت‌بخش به  پرسش‌ها فراهم  و آینده‌ی کسب‌وکار تضمین می گردد.

هر شخص حقیقی یا حقوقی که در یک کسب و کار سرمایه‌گذاری کرده باید  به دنبال دانستن استراتژی‌های خروج باشد. حتی اگر یک کسب‌وکار تک‌مالکی را اداره می‌کنید، بازهم به استراتژی خروج از کسب و کار کوچک نیاز خواهید داشت. شما، به‌عنوان یک سرمایه‌گذار در حوزه‌ی کسب و کار، پرسش‌هایی مشابه با دیگر سرمایه‌گذاران خواهید داشت:

استراتژی خروج از کسب و کار به برنامهٔ راهبردی یک کارآفرین یا کار آفرینان برای فروش مالکیت خود به سرمایه گذاران یا شرکت های دیگر یا عبور از بحران احتمالی  گفته می شود. استراتژی خروج به صاحب کسب و کار اجازه می دهد تا سهام خود را در شرکت کاهش دهد و در صورت موفقیت آمیز بودن کسب  و کار، سود قابل توجهی به دست آورد. اگر کسب و کار موفق نباشد، کارآفرین می‌ تواند با استراتژی خروج میزان ضرر را کاهش دهد. سرمایه گذار ممکن است برای تبدیل کردن سرمایهٔ خود به نقدینگی، از استراتژی خروج استفاده کند.

استراتژی خروج منوط به آن است که فرد داده های ثابت و به روز را در عملکرد کسب و کار خود نگه دارد. این بدان معناست که صاحبان شرکت ها همیشه درک خوبی از جریان درآمد و جریان های نقدی ورودی و خروجی خود خواهند داشت. آن ها می توانند فعالیت هایی را که منجر به بیشترین درآمد می‌ شوند، انجام دهند و نحوهٔ خرج کردن این درآمد ها را تعیین کنند. داشتن اطلاعات مالی دقیق باعث تصمیم گیری بهتر می شود. همچنین به صاحبان شرکت کمک می کند تا پیش بینی واقع بینانه ای داشته باشند. آن ها قادر خواهند بود که جریان های نقدی را مؤثر تر مدیریت کنند و برای نوسانات فصلی برنامه ریزی کنند و تلاش های بازاریابی خود را بر روی پروژه های مهم تر متمرکز کنند.

 استراتژی خروج، exit strategy، یک برنامه مشروط (contingency) می‌باشد که در زمان دستیابی به یک هدف/معیار از پیش تعیین شده بوسیله یک سرمایه‌گذار عادی، سرمایه‌گذار جسور، و یا صاحب یک کسب و کار برای تسویه دارایی‌های مالی و سایر دارایی‌های مشهود اجرا می‌شود.

استراتژی  خروج از کسب و کار را نباید با استراتژی خروج از معاملات استفاده شده در بازار های اوراق بهادار اشتباه گرفت. استراتژی خروج از کسب و کار یعنی بنیانگذار یا صاحب یک کسب و کار شرکت خود را به سایر سرمایه گذاران یا شرکت های دیگر بفروشد .

بهترین نوع استراتژی خروج نیز به نوع و اندازهٔ کسب و کار بستگی دارد. اگر شرکت چندین بنیانگذار داشته باشد یا اگر علاوه بر مؤسسین سهامداران قابل توجهی وجود داشته باشند، منافع تمامی شرکا باید در انتخاب استراتژی خروج لحاظ شود. بهترین استراتژی خروج، استراتژی ای است که برای اهداف فردی مناسب تر باشد. ابتدا مشخص کنید دقیقاً چه چیزی مشکل ایجاد می کند. اگر صرفاً مسئله پول است، استراتژی خروجی مانند فروش در بازار آزاد یا فروش به یک کسب و کار دیگر می تواند گزینهٔ خوبی باشد. چنانچه مشاهدهٔ پیشرفت کسب و کاری که ساخته اید برایتان اهمیت دارد، بهتر است آن را به صورت خانوادگی واگذار کنید یا به کارمندانتان بفروشید. هر یک از این استراتژی های خروج را که انتخاب کنید، باید برای آن وقت بگذارید. برنامه ریزی های قبلی به شما کمک می کند که درست ترین کار را انجام دهید تا بازدهی کار افزایش یابد.

استراتژی های مختلف خروج، سطوح مختلف نقدینگی را به صاحبان کسب و کار عرضه می کنند. برای مثال، فروش مالکیت از طریق یک خرید راهبردی، بسته به نحوهٔ ساختار کسب، می تواند بیشترین مقدار نقدینگی را در کوتاه ترین بازهٔ زمانی ارائه دهد. میزان ارزشمندی یک استراتژی خروج مشخص، به شرایط بازار نیز بستگی دارد. برای مثال، عرضهٔ عمومی اولیه ممکن است بهترین استراتژی خروج در دوران رکود یک تجارت نباشد و خرید شرکت توسط مدیران، آن هم زمانی که نرخ بهره بالا باشد، ممکن است برای خریداران جذاب نباشد. در حالی که عرضهٔ عمومی اولیه همیشه راهی سودآور برای بنیانگذاران شرکت و سرمایه گذاران اولیه است. این سهام می تواند برای سرمایه گذاران عادی که سهام خود را از سرمایه گذاران اولیه خریداری می کنند بسیار پرنوسان و پرخطر باشد. در استراتژی خروج، مالک کسب و کار در طول زمان، از فعالیت های تجاری اش سود بسیاری کرده است. او حتی پیش از آنکه به تعطیل کردن کسب و کار یا فروش آن بیندیشد، برای توسعهٔ شرکت تمایلی به سرمایه گذاری مجدد درآمد های حاصل از کسب و کار نداشته است .این کار معمولاً با دریافت حقوق های بالا یا سود های تقسیمی بالا در طی چند سال صورت می گیرد و پیش از تعطیلی کسب و کار اتفاق می افتد. این استراتژی برای آن دسته از مالکانی مناسب است که قصد دارند سبک زندگی کنونی خود را ارتقا دهند، نه اینکه کسب و کارشان را توسعه دهند.

عرضه های عمومی اولیه، خرید های راهبردی و خرید های مدیریتی از جمله استراتژی های خروج رایجی هستند که مالک ممکن است از آن ها استفاده کند. اگر یک تجارت در حال کسب درآمد است، یک استراتژی خروج خوب باعث می‌ شود که صاحب کسب و کار سهام خود را کاهش دهد یا کاملاً از کسب و کار خارج شود و در عین حال سود کند. اگر کسب و کار با مشکل مواجه شود، اجرای یک استراتژی خروج کاربردی می  تواند به کارآفرین اجازه دهد تا ضرری را که ممکن است متحمل شود کاهش دهد.

یک کارآفرین قبل از اینکه وارد تجارت شود، یک استراتژی خروج را در طرح کسب و کار اولیهٔ خود ایجاد می کند. انتخاب طرح خروج می تواند بر تصمیمات توسعهٔ کسب و کار تأثیر بگذارد. انواع رایج استراتژی های خروج شامل عرضه های عمومی اولیه، خرید های استراتژیک و خرید های مدیریتی است. اینکه یک کارآفرین کدام استراتژی خروج را انتخاب می کند به دو عامل بستگی دارد؛ اولاً میزان کنترل یا مشارکتی که می خواهد در کسب و کار داشته باشد و ثانیاً شیوهٔ ادارهٔ شرکت پس از خروج.

عرضه های عمومی اولیه اغلب مهم ترین بخش استراتژی های خروج هستند؛ زیرا بیشترین میزان اعتبار و بالا ترین بازدهی را دارند. از سوی دیگر ورشکستگی نامطلوب ترین راه برای خروج از یک کسب و کار است. یکی از جنبه های کلیدی استراتژی خروج، ارزش گذاری کسب و کار است و برای این کار اغلب کارشناسانی هستند که می توانند به صاحبان کسب و کار و یا خریداران کمک کنند تا وضعیت مالی شرکت را برای تعیین ارزش شرکت بررسی کنند. همچنین مدیرانی هستند که وظیفهٔ آن ها کمک به فروشندگان در راهبرد های خروج از کسب و کار است. در حالی که کسب و کار های مختلف به تاکتیک های مختلفی در استراتژی خروج نیاز دارند.

ممکن است که برنامه برای خروج از یک سرمایه‌گذاری راکد و یا پایان یک بیزینس کم سود انجام شود. در این مورد، مهمترین هدف یک برنامه خروج، توقف ضرر صاحبان سهام می‌باشد. همچنین این امکان هنگامی وجود دارد که یک سرمایه‌گذار به سود هدف گذاری شده خود برسد و یک برنامه خروج را اجرا نماید. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فرشته (angel investor) در یک استارت آپ سهامدار می‌باشد ممکن است نقطه خروج خود را در عرضه اولیه، IPO، تعریف نماید.
دیگر دلایل اجرای یک برنامه خروج شامل تغییر شرایط بازار به دلیل وقوع یک رخداد فاجعه‌بار باشد. دلایل قانونی مانند وصیت نامه‌ها، دادخواست‌های بدهی شرکت، طلاق و یا حتی تصمیم یک کارآفرین/سرمایه‌گذار به بازنشستگی نیز از دلایل رایج خروج از یک بیزینس هستند.
نکات کلیدی
• استراتژی خروج یک برنامه آگاهانه برای برداشت سرمایه از یک کسب و کار مشترک و یا فروش یک دارایی مالی است.
• یک برنامه خروج به حداقل کردن هزینه‌ها و حداکثرسازی سود کمک شایانی می‌نماید.
• استراتژی‌های خروج از یک استارت آپ شامل(اما نه محدود به) عرضه اولیه در فرابورس، تحصیل مالکیت (acquisitions)، فروش/خرید سهم (buyouts) می‌باشد. همچنین برای یک بیزینس شکست خورده این استراتژی‌ها شامل فروش دارایی‌ها و تسویه (liquidation)، و یا اعلام ورشکستگی (bankruptcy) است.
• برای شرکت‌های غیر استارت آپی استراتژی‌های خروج ممکن است شامل ادغام (mergers)، فروش مالکیت و در صورت ناموفق بودن بیزینس هم شامل تسویه دارایی‌ها و اعلام ورشکستگی باشد.
• استراتژی خروج برای سرمایه‌گذاران نیز شامل قانون یک درصد، خروج درصد‌پایه، خروج زمان‌پایه، و یا فروش سهام به دیگران است.
درک استراتژی خروج
فارغ از نوع کسب وکار و سرمایه‌گذاری، یک استراتژی خروج موثر باید شامل یک برنامه آگاهانه برای هر موقعیت مثبت و منفی در محیط بیرونی و داخلی باشد. این برنامه باید در تعیین و شناسایی ریسک‌های همراه با یک بیزینس/سرما‌یه‌گذاری بصورت یکپارچه عمل نماید. در واقع استراتژی خروج چیزی به جز برنامه استراتژیک صاحب یک کسب و کار برای فروش مالکیت خود در یک شرکت نیست. این برنامه به نکاتی در رابطه با کاهش مالکیت و یا تسویه شرکت برای یک بیزینس ناموفق و یا رسیدن به یک سود قابل توجه در یک کسب و کار موفق اشاره می‌نماید.
به طور بدیهی، اگر یک بیزینس موفق نباشد، برنامه خروج به صاحبان کسب و کار در حداقل نمودن خسارت‌ها کمک می-کند.  یک برنامه خروج نیز ممکن است توسط یک سرمایه‌گذار خطرپذیر برای خروج وجوه نقد، cash-out از یک سرمایه-گذاری اجرا شود. برای سرمایه‌گذاران، استراتژی‌های خروج به همراه دیگر تکنیک‌های مدیریت پول یک ابزار بسیار مهم در کاهش احساسات و ریسک سرمایه‌گذاری است.
نکته مهم: قبل از ورود به یک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاران باید یک حد برای فروش سهم در صورت ضرر و یک نقطه یا حد برای فروش سهم در صورت سود تعیین نمایند.

در این استراتژی خروج از کسب و کارهای کوچک، مالک کسب و کار در طول زمان انجام فعالیت‌های تجاری‌اش سود خود را کسب کرده است (حتی پیش از آن‌که به تعطیل کردن کسب‌وکار یا فروش آن بیندیشد)، و تمایلی به باز سرمایه‌گذاری درآمدهای حاصل از کسب‌وکار برای توسعه‌ی شرکت نداشته است.

این کار معمولاً با دریافت حقوق‌های بالا یا سودهای تقسیمی بالا در طی چند سال صورت می‌گیرد، که پیش از تعطیلی کسب‌وکار اتفاق می‌افتد. این استراتژی برای آن دسته از مالکانی مناسب است که قصد دارند سبک زندگی کنونی‌شان را ارتقا دهند، نه این‌که کسب‌وکارشان را توسعه دهند.

این استراتژی خروج از کسب‌وکار محبوب‌ترین گزینه‌ی پیش­روی کسب‌وکارهای کوچک است. مالک کسب‌وکار در یک نقطه‌ی مشخص زمانی، که غالباً زمانی است که فرد قصد بازنشستگی دارد، کسب‌وکارش به مبلغ مشخصی برای فروش می‌گذارد، و به‌صورت خوش‌بینانه با مبلغ موردنظرش صحنه را ترک می‌کند.

صاحبان کسب و کارهای بزرگ و کوچک به ایجاد یک برنامه و پایبندی به آن برای مواجه با رخدادهای زمان خروج از سرمایه‌گذاری نیاز دارند. کارآفرینان حاضر در یک استارت آپ ممکن است از کسب و کارشان به واسطه عرضه اولیه، فروش استراتژیک مالکیت به دیگر شرکت‌ها و یا خرید مدیریت یک شرکت (buyout) خارج شوند. در عین حال مدیر عامل یک شرکت بزرگ ممکن است به استراتژی‌های ادغام و یا فروش مالکیت (mergers and acquisitions) به عنوان یک روش خروج متوسل شود.
سرمایه‌گذاران خطر پذیر به همراه دیگر سرمایه‌گذاران نیز به یک برنامه خروج به منظور آزادی منابع مالی برای سرمایه-گذاری در سایر فرصت‌های پیش رو نیاز دارند. برای این قبیل سرمایه‌گذاران، برنامه‌های خروج حساب شده یک دستورالعمل کلی برای مواجه با زمان ثبت سودهای تحقق نیافته فراهم می‌کند.
کارآفرینان و سرمایه‌گذاران باید یک برنامه خروج برای کمینه‌سازی ضررها و بیشینه‌سازی سود‌ها داشته باشند. در زیر چند دلیل و توجیه برای داشتن برنامه خروج آورده شده است:
• از بین بردن احساسات: یک برنامه خروج احساسات را از فرآیند تصمیم گیری (decision-making) حذف می-کند. داشتن یک مقدار از پیش تعین شده (predetermined) که در آن خروج از سرمایه‌گذاری و یا فروش بیزینس به اجتناب از فروش عجله‌ای، panic، و یا تصمیم‌های عجله‌ای (rushed decisions) کمک می‌کند. زیرا در شرایط احساسی، امکان برآورد غلط نتیجه تصمیم دو چندان می‌شود.
• تنظیم اهداف: داشتن یک برنامه خروج با هدف‌های بخصوص به سرمایه‌گذاران در پاسخ به سوالات و تصمیم‌های استراتژیک آینده کمک شایانی می‌نماید. برای مثال، برنامه خروج از یک استارت آپ ممکن است شامل یک قیمت فروش سهام در آینده بر اساس گردش درآمدی گردد. این رقم گردش درآمدی، به پیدا نمودن پاسخ این سوال که این استارت آپ چقدر بزرگ شود و رشد نماید تا به رقم فروش خود برسد، کمک می‌کند.
• وقایع غیر منتظره: این وقایع همواره جزئی از زندگی ما هستند. بنابراین، ضرروری است که یک برنامه خروج در صورت تحقق نیافتن اهداف بیزینس به علت وقوع این وقایع ایجاد شود. برای مثال، چه اتفاقی برای کسب و کار خواهد افتاد اگر صاحب کسب و کار و یا کارآفرین به یک بیماری جدی دچار شود؟ چه اتفاقی خواهد افتاد که اگر کمپانی یک مشتری/تامین کننده کلیدی را از دست دهد؟ برای مواجه با این موقعیت‌ها به برنامه‌ریزی و مشاوره نیاز می‌باشد تا در صورت وقوع خسارت حداقل و gain حداکثر شود.
• برنامه جانشینی: یک برنامه خروج به این سوال که چه اتفاقی برای بیزینس خواهد افتاد اگر که افراد کلیدی آن را ترک کنند، پاسخ می‌دهد. برای مثال، یک استراتژی خروج ممکن است که قید حضور افراد خاصی و یا اعطای مالکیت به اشخاص حقیقی/حقوقی معلومی را در صورت ترک افراد کلیدی را در خود داشته باشد. بنابراین داشتن یک برنامه جانشینی در استراتژی خروج به کاهش مجادلات هنگام خروج افراد کلیدی کمک خواهد نمود.
استراتژی‌های خروج برای استارت آپ‌ها 
در مورد بیزینس‌های استارت آپی، کارآفرینان موفق برای مواجه با عدم توفیق در دستیابی به نقاط عطف از پیش تعیین شده، به یک برنامه خروج جامع دارند. اگر cash flow یک بیزینس به یک سطح اندکی سقوط نماید بگونه‌ای که در آن سطح امکان فعالیت پایدار استارت آپ وجود نداشته باشد و همچنین امکان تزریق سرمایه در راند جدید هم نباشد، آنگاه توقف فعالیت استارت آپ برای جلوگیری از ضرر بیشتر می‌تواند یک گزینه منطقی باشد.
اکثر سرمایه‌گذاران جسور بر این موضوع که یک برنامه خروج در سناریوی عدم تحقق شاخص‌ها باید وجود داشته باشد، پافشاری نموده و بدون چنین برنامه‌ای وارد یک سرمایه‌گذاری نمی‌شوند. صاحبان کسب و کار هم نیز ممکن است در صورت وجود یک پیشنهاد سودآور برای بیزینس به یک برنامه خروج نیاز پیدا کنند.
بطور ایده آل، یک کارآفرین قبل از شروع بیزینس در طرح کسب کار اولیه خود استراتژی خروج را باید مشخص نماید. انتخاب نقطه خروج بر روی استراتژی‌های آینده توسعه بیزینس تاثیر قابل توجهی خواهد گذاشت. رایج‌ترین استراتژی‌های خروج شامل عرضه اولیه، ادغام و تملیک، و خرید مدیریت بیزینس (management buyouts (MBOs)) می‌باشد.
استراتژی که توسط یک کارآفرین انتخاب می‌شود به عواملی مختلفی مانند چقدر آنها تمایل دارند در شرکت فعال بوده و کنترل داشته باشند، آیا آنها تمایل دارند تا استارت آپشان در مسیر قبلی خود حرکت کند و یا اینکه تغییر مسیر دهد و… بستگی دارد (بطور بدیهی کارآفرین هم مانند دیگر طرف‌های درگیر در فرآیند سرمایه‌گذاری تمایل به دریافت یک قیمت منصفانه برای سهام خود دارد).
یک تملک استراتژیک خیال موسسان را از جهت مسولیت‌های خود راحت خواهد نمود اما در عوض آنها ممکن است کنترل استارت آپ خود را از دست بدهند. عرضه اولیه سهام در اغلب موارد به عنوان با پرستیژترین راه خروج شناخته می‌شود زیرا در هنگام عرضه اولیه سود خوبی نصیب سهامدارن خصوصی و کارآفرینان می‌شود. از سوی دیگر، بطور بدیهی ورشکستگی به عنوان نامطلوب‌ترین راه خروج از یک استارت آپ شناخته می‌شود.
ویژگی کلیدی فرآیند خروج ارزش‌گذاری کسب و کار به یک قیمت منصفانه است. مختصصان در این مرحله باید با تجزیه و تحلیل وضعیت شرکت، یک ارزش منصفانه را برای آن تعیین نمایند. همچنین در مواردی استفاده از <مدیران انتقال> (transition managers) برای کمک به فروشندگان به منظور خروج از بیزینس کمک کننده خواهد بود.
استراتژی‌های خروج برای شرکت‌های جا افتاده
درکمپانی‌های موفق، مدیران عامل موفق یک برنامه خروج جامع به عنوان یک بخش از برنامه‌ریزی مشروط (contingency planning) را توسعه می‌دهند.
بیزینس‌های بزرگتر بیشتر از استراتژی‌های ادغام و تملک برای خروج از سرمایه‌گذاری استفاده می‌نمایند؛ چرا که این فرآیندها اغلب با یک پاداش اغوا کننده و جذاب برای سهامدارن و صاحبان کسب و کار همراه است. شرکت‌های رقیب اغلب یک هزینه را به منظور خرید یک کمپانی به منظور تصاحب سهم بیشتر از بازار، تحصیل حق مالکیت معنوی (intellectual property)، و حذف رقابت، می‌پردازند. این موضوع همچنین باعث ایجاد انگیزه در سایر شرکت‌های رقیب برای فروش سهامشان و دریافت پاداش خواهد شد. به هر حال، استفاده از استراتژی‌های ادغام و تملک نیز با محدودیت‌های (هزینه‌های) زمانی و قانونی همراه است. برای مثال وجود قوانین ضد انحصار، antitrust laws، در بسیاری از کشورها، یک ملاحظه جدی در اینگونه از معاملات است.
کمپانی‌ها همچنین برای خروج از بیزینس‌های در حال شکست (failing business) که  بطور معمول با فرآیند‌های تسویه و اعلام ورشکستگی همراه است، برنامه دارند. به عنوان مثال، فرآیند Liquidation شامل تعطیلی کلیه فعالیت‌های یک بیزینس و فروش تمام دارایی‌های آن است بگونه‌ای که با پول حاصل شده ابتدا دیون پرداخت گردد و سپس باقی‌مانده پول بین سهامدارن توزیع شود.
همانگونه که قبلا هم اشاره گردید، اکثر کسب و کارها به Liquidation به عنوان آخرین راه برای خروج از سرمایه‌گذاری نگاه می‌کنند. به هر حال، این فرآیند در مواقعی تنها گزینه پیش‌رو است. تحت این سناریو، تمامی دارایی‌های یک کمپانی مصادره شده و از آن برای پرداخت دیون استفاده می‌گردد. اما در مقابل، سناریوی اعلام ورشکستگی می‌تواند مانع از استقراض کارآفرینان و یا ایجاد شرکتی مشابه توسط آنان در آینده گردد.
استراتژی‌های خروج برای سرمایه‌گذاران
سرمایه‌گذاران می‌توانند چند نوع استراتژی خروج را برای مدیریت عاقلانه سرمایه‌گذاری‌های خود انتخاب نمایند. در زیر، چند مورد از استراتژی‌های حداقل‌سازی ضرر و حداکثر نمودن gain ذکر شده است:
• فروش سهام: سهامدارن یک استارت آپ و یا یک شرکت می‌توانند با فروش سهام خود از سرمایه‌گذاری خارج شوند. این توافق فروش ممکن است میان صاحبان کسب و کار و سرمایه‌گذاران حتی قبل از شروع فعالیت منعقد گردد.
• قانون 1 درصد: اگر که حداکثر ضرر از 1 درصد ارزش خالص  تسویه (net worth) سرمایه‌گذاران فراتر رود، آنگاه سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری خارج می‌شوند. برای مثال، اگر فرد Z ارزش خالص 2 میلیارد تومان داشته باشد، این فرد در صورت ضرر بیش از 20 میلیون تومان از سرمایه‌گذاری خود exit می‌نماید. روشن است که قانون 1 درصد یک روش نظامند (systematic) را برای سرمایه‌گذاران به منظور محافظت از سرمایه خود را فراهم می‌کند.
• خروج درصدی: با استفاده از این استراتژی، سرمایه‌گذاران از یک سرمایه‌گذاری زمانی که قیمت خرید آن یک درصد مشخصی افزایش و یا کاهش یابد خارج می‌شوند. برای مثال فرد Z بالا، یک سرمایه‌گذار فرشته، ممکن است که تصمیم بگیرد که سهم خود را در یک استارت آپ در صورت تحقق 300 درصدی نرخ بازدهی سرمایه‌گذاری بفروشد. بطور معکوس، اگر این فرد یک سرمایه‌گذار خطر پذیر باشد ممکن است که سهم خود را در صورت ریزش 20 درصدی ارزش استارت آپ بفروشد.
• خروج زمان‌پایه: با استفاده از این استراتژی سرمایه‌گذاران از یک سرمایه‌گذاری بعد از گذشت یک مدت زمان معین خارج می‌شوند. برای مثال، فرد Z ممکن است تصمیم به فروش سهام خود در صورت عدم سودهی در طول 18 ماه بگیرد. این استراتژی به آزاد نمون منابع مالی برای سرمایه‌گذاری در فرصت‌های کاراتر کمک می‌نماید.
جمع ‌بندی
استراتژی خروج به نحوه تسویه دارایی‌های یک بیزینس بوسیله سرمایه‌گذار در زمان تحقق شروط و معیارهای از پیش تعیین شده اشاره دارد. یک برنامه خروج به سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب و کار برای حداقل‌سازی هزینه‌ها و حداکثر سازی سود بوسیله کنترل احساسات و تعیین هدف‌های قابل کمی‌سازی (quantifiable) کمک می‌کند.
استراتژی‌های رایج خروج برای استارت آپ‌ها شامل عرضه اولیه در بورس، تملک‌های استراتژیک، و ادغام می‌باشد. کمپانی‌های جا افتاده‌تر بیشتر به دنبال فرآیندهای ادغام و تملیک می‌باشند اما در زمان شکست بیزینس از استراتژی‌های انحلال و اعلام ورشکستگی نیز استفاده می‌نمایند. سرمایه‌گذاران نیز می‌توانند با استفاده از قانون 1 درصد، خروج درصد‌پایه، خروج زمان‌پایه و یا فروش سهام خود طی توافق از یک سرمایه‌گذاری خارج شوند.

استراتژی خروج از معامله، به رویکرد یا استراتژی واحد و برنامه‌ریزی‌شده برای بستن معامله یا موقعیت سرمایه‌گذاری اشاره دارد. به عبارتی این استراتژی، شرایطی را بیان می‌کند که معامله‌گر از موقعیت معاملاتی خود برای حفظ سود یا به‌حداقل‌رساندن ضرر خارج می‌شود.

برخلاف انتظارات تازه‌واردان به بازارهای مالی و دنیای معامله‌گری، در معاملات دارایی‌ها، سهام، رمزارزها و… فقط زمان ورود به بازار به‌تنهایی حائز اهمیت نیست، بلکه زمان خروج از موقعیت‌های معاملاتی نیز مهم است.

به زبانی ساده، رویکرد Exit Strategy مناسب به معامله‌گران کمک می‌کند تا از تصمیم‌گیری احساسی اجتناب کرده و نظم و انضباط خود را تحت چارچوب دستورالعمل‌های مدیریت ریسک تضمین کنند. به همین دلیل است که بسیاری از تریدرها معتقدند که استراتژی خروج، بخش مهمی از مدیریت ریسک و سرمایه را تشکیل می‌دهد.

در دنیای سرمایه‌گذاری، یکی از حائز اهمیت‌ترین جنبه‌ها که اغلب نادیده گرفته می‌شود، استراتژی خروج است. بسیاری از معامله‌گران به‌شدت بر نحوه ورود به بازار تمرکز می‌کنند، اما در ایجاد استراتژی خروج قوی شکست می‌خورند.

اگر بخواهیم به علت اهمیت استراتژی خروج اشاره کنیم، موارد زیر از اصلی‌ترین دلایل به شمار خواهند رفت:

  • سیو سود: با تعیین مقدار سود ایدئال برای هر موقعیت معاملاتی، معامله‌گران می‌توانند از وسوسه ذهنی مربوط به حفظ موقعیت در سود برای مدت طولانی اجتناب کنند که می‌تواند منجر به ازدست‌رفتن فرصت‌ها یا معکوس شدن روند موقعیت معاملاتی شود.
  • محدودکردن ضرر: استراتژی خروج با ایجاد حد ضرری از پیش تعریف شده به محدودکردن ضرر کمک می‌کند؛ بنابراین معامله‌گران باید بدانند در صورت حرکت بازار بر خلاف انتظار آنها، چه زمانی باید از موقعیت معاملاتی خود خارج شوند.
  • مدیریت ریسک: مدیریت ریسک، کلید موفقیت بلندمدت در معاملات است. یک استراتژی خروج به تعادل ریسک در مقابل پاداش (ریسک به ریوارد) کمک کرده و به معامله‌گران اجازه می‌دهد که از قرارگرفتن در ریسک بالا جلوگیری کنند.
  • کنترل احساسات و جلوگیری از رفتار هیجانی: معاملات دارایی‌ها می‌تواند با تصمیماتی احساسی آغاز  شود. بااین‌حال، تنظیم قوانین خروج از موقعیت پیش از باز کردن آن تأثیر احساساتی مانند ترس و طمع را بر تصمیمات کاهش می‌دهد.
  • ثبات: داشتن یک برنامه خروج واضح و شفاف به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا در رویکرد خود ثابت مانده و ثبات پویاتری در بلند‌مدت داشته باشند. باگذشت زمان، ثبات در اجرای معاملات می‌تواند منجر به سودآوری و موفقیت بیشتر شود.

با این تفاسیر، چه در حال معامله سهام، فارکس، ارزهای دیجیتال یا هر ابزار مالی دیگری باشید، داشتن یک برنامه خروج برای مدیریت ریسک، تضمین‌کننده سود و به‌حداقل‌رساندن ضرر ضروری است. در نتیجه، می‌توان گفت، اهمیت استراتژی خروج، همانند اهمیت انتخاب درست دارایی و ابزارهای مالی برای ورود به معامله است.

انواع استراتژی های خروج از معامله

انواع مختلفی از استراتژی‌های خروج از معامله تا به امروز وجود دارد که معامله‌گران می‌توانند از آنها استفاده کنند. انتخاب بهترین استراتژی خروج به اهداف معامله‌گر، تحمل ریسک، شرایط بازار و سبک معاملات بستگی دارد.

به عبارتی استراتژی‌های خروج از معامله یا موقعیت، برای هولد یا ترید کاملاً متفاوت است. به‌طوری‌که شاید استراتژی خروج از موقعیت‌هایی که بازه بلندمدتی دارند، برای یک هولدر چندان معقول به نظر نرسد. درصورتی‌که برای تریدر کوتاه‌مدت این امر از مهم‌ترین ارکان معاملاتی است.

در بخش زیر به اصلی‌ترین انواع استراتژی خروج از معامله، به همراه مثال اشاره شده است. اگر به دنبال تدوین و استفاده از استراتژی خروج برای معاملات خود هستید، موارد زیر می‌تواند راهنمای شما باشد.

مبتنی بر سود

یک استراتژی خروج مبتنی بر سود، به‌منظور حفظ‌کردن یا سیو سود پیاده‌سازی می‌شود. در واقع زمانی که قیمت دارایی به سطحی از پیش تعیین شده می‌رسد، معامله‌گر بر مبنای ریسک به ریوارد خود از معامله خارج شده و مقدار سود معین شده‌ای را طبق برنامه هدف قرار می‌دهد.

در این روش، معامله‌گران قیمت هدف را بر اساس تحلیل تکنیکال، روند بازار یا سطوح حمایت/مقاومت کلیدی تعیین می‌کنند و هنگامی که دارایی به قیمت هدف آنها رسید، معامله به طور خودکار بسته می‌شود.

به‌عنوان‌مثال، اگر معامله‌گری ارزی را باقیمت ۱۰۰ دلار بخرد و هدف کسب سود (Taking Profit) را ۱۲۰ دلار تعیین کند، زمانی که قیمت سهام به ۱۲۰ دلار برسد، معامله وی طبق تنظیمات وی بسته می‌شود. این روش تضمین می‌کند که سود مدنظر معامله‌گر پیش از معکوس شدن روند حفظ شود.

مبتنی بر حد ضرر

استراتژی خروج مبتنی بر حد ضرر، جهت محدودکردن ضررهای احتمالی با بستن خودکار معامله کاربرد دارد تا درصورتی‌که قیمت برخلاف انتظار معامله‌گر رفتار کند، ضرر بزرگی شامل حال معامله‌گر و موقعیت معاملاتی وی نشود.

استاپ‌لاس یا حد ضرر، معمولاً زیر قیمت ورودی برای موقعیت‌های خرید یا بالاتر از قیمت ورودی برای موقعیت‌های فروش قرار می‌گیرد که می‌تواند برای اطمینان بیشتر در بالا و پایین محدوده‌های کلیدی بازار اعم از حمایت و مقاومت‌ها، سطوح عرضه و تقاضا و… تنظیم شود.

به‌عنوان‌مثال، اگر معامله‌گری ارزی را باقیمت ۱۰۰ دلار بخرد و حد ضرر را ۹۰ دلار تعیین کند، در صورت کاهش قیمت به ۹۰ دلار، معامله به طور خودکار بسته می‌شود و ضرر را به ۱۰ دلار برای هر سهم محدود می‌کند.

درصورتی‌که اگر از این استراتژی خروج در ضرر استفاده نشود، معامله‌گر با ریزش بیشتر قیمت دارایی، ضرر به‌مراتب بزرگ‌تری را محتمل شده و ممکن است از فرصت‌های معاملاتی دیگر بازار نیز به‌طورکلی جا بماند.

استراتژی خروج مبتنی بر تریلینگ استاپ

استراتژی خروج مبتنی بر تریلینگ استاپ که نوعی از حد ضرر است با تحرکات قیمت تغییر می‌کند. این استراتژی خروج به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا با حرکت قیمت هم‌جهت با موقعیت معاملاتی خود سود کرده و درعین‌حال در صورت رفتار خلاف جهت، ضرر خود را مدیریت کنند.

تریلینگ استاپ، معمولاً به‌صورت درصد یا میزان تغییرات دلاری قیمت دارایی کار می‌کند. در این روش، قیمت یا محدوده حد ضرر معامله‌گر، برای موقعیت خرید زیر قیمت فعلی بازار و برای موقعیت فروش بالاتر از قیمت فعلی بازار تعیین می‌شود.

به‌عنوان‌مثال، اگر معامله‌گر ارزی را باقیمت ۱۰۰ دلار بخرد و یک تریلینگ استاپ ۱۰ درصد تنظیم کند، حد ضرر در ابتدای شروع معامله روی ۹۰ دلار قرار می‌گیرد. بااین‌حال، اگر سهام به ۱۲۰ دلار افزایش یابد، استاپ‌لاس تا محدوده ۱۰۸ دلار افزایش می‌یابد. این نوع حد ضرر تضمین می‌کند که معامله‌گر با افزایش ارزش دارایی و در سود قرارگرفتن موقعیت، سود بیشتری را حفظ کند.

مبتنی بر زمان

استراتژی خروج مبتنی بر زمان، شامل بستن معامله پس از مدت‌زمان معین، بدون توجه به حرکت قیمت دارایی است. این استراتژی برای معامله‌گران روزانه با دیدگاه کوتاه‌مدت یا اسکالپرها که به دنبال خروج در بازه زمانی خاص هستند، محبوب است.

به‌عنوان‌مثال، یک معامله‌گر روزانه ممکن است قانونی را برای بستن هر موقعیتی در پایان روز معاملاتی تعیین کند، حتی اگر به سطح سود یا توقف ضرر نرسیده باشد. این روش طبق چارچوب معاملاتی فرد تعریف شده و باید طبق اصول مدیریت ریسک و سرمایه وی اجرا شود.

استراتژی خروج مبتنی بر زمان، بهترین استراتژی در سرمایه گذاری ارز دیجیتال است. زیرا، به دارندگان کمک می‌کند که نسبت به شرایط بازار و قرارگیری در بازارهای صعودی و نزولی کریپتو، از معاملات و موقعیت‌های معاملاتی خود خارج و حتی ورود کنند.

استراتژی خروج جزئی

در استراتژی خروج جزئی، معامله‌گران تصمیم می‌گیرند که بخشی از سود یا دارایی درگیر در موقعیت خود خارج کرده و باقی سرمایه را تا انتهای موعد قرارداد یا حد سود/ضرر خود باز نگه دارند. این نوع استراتژی خروج به معامله‌گران کمک می‌کند که نسبت به شرایط بازار، مدیریت بهتری در موقعیت‌ها و بازدهی خود داشته باشند.

به‌عنوان‌مثال، ممکن است معامله‌گری ارزی را در محدوده ۱۰۰ دلار خریداری و محدوده کسب سود را در ناحیه ۱۵۰ دلار تعیین کرده باشد. بااین‌وجود، اگر ریسک معامله، نوسانات و پتانسیل رفتار خلاف جهت در قیمت قوی‌تر شود، وی می‌تواند بخشی از سود یا دارایی درگیر در معامله را از موقعیت خارج و ریسک خود را مدیریت کند.

استراتژی خروج معکوس

استراتژی خروج معکوس شامل بستن موقعیت معاملاتی در مواقعی است که نشانه‌هایی از بازگشت روند در بازار وجود دارد. این استراتژی به طور معمول به کمک اندیکاتور و اسیلاتورهایی مانند میانگین متحرکه، الگوهای کندل‌استیک، RSI و… پیاده‌سازی می‌شود که بیانگر واگرایی‌های کلیدی در نمودار هستند.

به‌عنوان‌مثال ممکن است معامله‌گر در حین انجام معامله خرید یا فروش، با واگرایی یا سیگنال‌های قوی خلاف جهت موقعیت خودرو به رو شوند که در حال تأیید و تغییر روند کنونی بازار است. در این مواقع، استفاده از استراتژی خروج معکوس، بهترین گزینه عقلانی به نظر می‌رسد.

مزایای استفاده از استراتژی خروج

مزایای استفاده از استراتژی خروج در معاملات، به‌اندازه گسترده و مثال‌زدنی است که بایستی به آن توجه زیادی شود. به عبارتی، شناخت مزایای استراتژی خروج در معامله، بهترین راهنما برای افرادی است که تا به امروز استراتژی خاصی را برای خروج از بازار یا معاملات برای خود انتخاب نکرده‌اند.

  • ایجاد نظم و چارچوب در استراتژی معاملاتی
  • کمک به مدیریت ریسک و سرمایه معامله‌گر
  • کاهش حاشیه ضرر و مدیریت سود معاملات
  • کاهش تصمیمات هیجانی و تأثیر نوسانات
  • صرفه‌جویی در وقت معامله‌گر یا سرمایه‌گذار

داشتن استراتژی خروج شخصی، برای دستیابی به موفقیت در بازارهای معاملاتی و مالی ضروری است.  در واقع چه از استراتژی سیو سود، توقف ضرر و… استفاده کنید و چه از روش‌های مبتنی بر زمان و سبک معاملاتی، دانستن اینکه چه زمانی باید از موقعیت‌های خود خارج شوید به همان اندازه مهم است.

در این مقاله سعی کردیم به یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های معاملاتی تحت عنوان استراتژی خروج از معامله بپردازیم. امیدواریم که این مقاله راهنمای مناسبی برای شما در مسیر موفقیت در بازارهای مالی باشد.

نظر شما درباره استراتژی خروج چیست؟ شما از کدام استراتژی خروج در معاملات خود استفاده می‌کنید؟ به نظر شما کدام استراتژی خروج از معامله مناسب ارزهای دیجیتال و بازار کریپتوکارنسی است؟ با ما و کاربران بلاگ الگوراک نظرات خود را به اشتراک بگذارید.

استراتژی خروج از معامله چیست؟

استراتژی خروج از معامله، به رویکرد یا استراتژی واحد و برنامه‌ریزی‌شده برای بستن معامله یا موقعیت سرمایه گذاری اشاره دارد.

انواع استراتژی خروج از معامله کدام‌اند؟

انواع استراتژی خروج از معامله شامل تعیین سیو سود، تعیین حد ضرر، خروج بر مبنای زمان و حتی سبک معاملاتی هستند که نسبت به اهداف و چارچوب معامله‌گران اتخاذ می‌شوند.

بهترین استراتژی خروج از معامله چیست؟

بهترین استراتژی خروج از معامله، استراتژی نام دارد که نسبت به اهداف، سبک معاملاتی، بازه زمانی، مقدار دارایی، میزان ریسک‌پذیری و سایر ترجیحات معامله‌گران انتخاب شود.

مرجع این نکته لاری کنرز از نویسندگان کتاب زرنگهای خیابان (‘Street Smarts’) به همراه لیندا برادفورد است. در آن کتاب از دوست بازنشسته ای یاد می کند که در معاملات آتی ۱00 میلیون دلار بدست آورده بود و بزرگترین ضعفش را عدم تسلط در استراتژی خروجش می دانست.

اگر شما در استرتژی خروجتان متخصص نشده اید نگران نباشید ، شما در گروه خوبی هستید.

من هم در استراتژی خروجم همین طورم و گرچه هنوز ۱۰۰  میلیون دلار ندارم، با نقص خروجهایم مشکلی ندارم.

شما باید این ناقص بودن را بپذیرید. شما باید بپذیرید که نتایجتان از ایده آل ضعیفتر است. وقتی که برای احتیاط گذشته را امتحان می کنید و به نمودار نگاه می کنید و می گویید : “من از آن در این نقطه مینیمم در ناحیه مقاومت خارج می شدم “، و یا ” در آن معامله حد ضرر را تعقیب می کردم”. بپذیرید که شاید آن کارها را نمی کردید. نتایج زنده شما به خوبی زمانی که به نمودار کامل نگاه می کنید نیست. ولی اشکالی هم ندارد.

آسیب واقعی ایجاد شده از یک ضرر بزرگ الزاما آسیب مالی نیست در مقابل آسیبی روانی است. نگه داشتن ضرری که حد ضرر را رد کرده است، چاله روانی عمیقی ایجاد می کند که بیرون آمدن از آن بسیار مشکل است.

آسیب واقعی خروج از یک معامله با سود کم و سپس تماشای پرواز آن بدون شما و اینکه می توانست معامله زندگی شما باشد آسیبی مالی نیست. آخرین معامله هزینه پولی زیادی برای شما نداشت ولی در عوض آسیب واقعی روانی است.

ما انسان هستیم، بنا براین خطاهای منفرد معامله رخ خواهد داد. بدترین اشتباه آن است که اجازه دهیم پول بیچاره یا مدیریت ریسک فراتر از آن یک معامله  سرمایه شما را از بین ببرد و شما را در یک ضرر فرو ببرد. آسیب روانی در این حالت خردکننده است، و همان است که بسیاری از معامله گران تازه کار را از بازی بیرون می اندازد.

به نظر من این شاید مهمترین قسمت در خروج باشد. اگر هیچ کدام از بقیه را جدی نگرفتید ، حداقل این یکی را نظر بگیرید تا ببینید چه ارتباطی با معامله گری تان دارد.

از انجا که آسیب واقعی روانی است، فکر می کنم باید استراتژی خروج خودتان را طراحی کنید تا با روانشناسی معامله گری تان بیشترین سازگاری را داشته باشد. این به معنا نیست که الزاما بیشترین سودها را هم ایجاد کند.

برای بیشترین سودها آن را بهینه نکنید. در عوض طوری آن را بهینه کنید که مطمئن شوید با روانشناسی معاملاتی تان سازگار است.

آیا از اینکه حرکات بزرگ را از دست بدهید بیشتر از هر چیز نفرت دارید؟ پس احتمالا باید حد ضرر های وسیعتری را در نظر بگیرید تا مطمئن شوید قبل از حرکت حد ضررتان فعال نمی شود و از شکلهایی از حد ضرر تعقیبی استفاده کنید تا مطمئن شوید که برای همه حرکت در بازار باقی می مانید. البته این حد  ضرر وسیعتر، به قیمت کاهش میزان برنده خواهد بود.

آیا از اینکه یک معامله سودده به ضرر برود نفرت دارید؟ پس شما باید استراتژی خروجی برای خودتان طراحی کنید که شامل حرکت سریع حد ضرر به نقطه سر به سر یا سود کم باشد. البته هزینه این کار فعال شدن حد ضرر در هر اصلاح و از دست دادن حرکت اصلی خواهد بود.

هدف شما اطمینان از این است که بازار نتواند شما را از بازی خارج کند. شما باید قبل از هر کار دیگر اول مطمئن شوید که برای روز بعدی در بازار باقی خواهید ماند.

پنج نتیجه ممکن برای هر معامله اینها هستند:

  • برد بزرگ
  • برد کوچک
  • سر به سر
  • باخت کوچک
  • باخت بزرگ

تردید طبیعت بازار است. مهم نیست که چقدر از تحلیلتان مطمئن هستید، شما هنوز با احتمالات کار می کنید، و هنوز با ضرر مواجه اید.

به عنوان معامله گر چه چیزی را کنترل می کنید؟

شما کنترل محدودی روی سودها دارید. بله ، اگر بازار یک حرکت سودده انجام دهد آنگاه استراتژی خروج  میزان سودتان را مشخص می کند و شما میزان حرکتی که بازار در اختیارتان قرارداده است را کنترل نمی کنید.  شما باید آنچه را که بازار پیش روی شما گذاشته است را بپذیرید، و فقط سعی کنید سهم خودتان را از حرکت بگیرید. شما کنترل محدودی روی سودها دارید.

میزان ضرری که می کنید نیز کاملا تحت کنترل شماست. اگر شما با یک ضرر بزرگ به کار خاتمه داده اید، این به این خاطر است که در ضرر کوچک خارج نشده اید.

ضررهای بزرگ تر همان چیزی است که شما را از بازی خارج خواهد کرد. اگر مطمئنید که هرگز ضرر بزرگتری را تحمل نخواهید کرد، آنگاه تعداد زیادی سود کوچک، تعداد زیادی ضرر کوچک، تعداد زیادی معامله سر به سر ، و تعدادی برد بزرگ خواهید داشت، ولی شما نباید یک ضرر بزرگ را تحمل کنید و با این کار احتمال یک روز دیگر باقی ماندن در بازار را افزایش خواهید داد. ما ریسک را کنترل می کنیم تا مطمئن شویم که ضرر بزرگی را متحمل نمی شویم.

در یک بازار خنثای متلاطم، برداشت سود در هدفهای قیمتی از پیش تعیین شده در طول زمان نتایج بهتری را نسبت به تعقیب کردن حد ضرر خواهد داشت.

در بازار روند دار آرام با آنچه من آنرا جریان خوب می نامم، یک حدضرر تعقیبی به طور کلی نتایجی بهتر از برداشت سودها بدست می دهد.

فکر می کنم در یک بازار روند دار ، که روند ها بسیار فراراند و حرکات قیمت متلاطم دارند، باز هم برداشت سود در هدفهای قیمتی از پیش تعیین شده در هر یک از سوینگها در طی زمان نتایجی بهتر از تعقیب حد ضرر ها ایجاد می کند.

بنابراین ، بازار شما چگونه حرکت می کند؟ جواب این سوال دوره معامله گری و مدیریت خروج شما را تعیین می کند. و اینکه آیا هنوز با احتیاجات روانی شما که قبلتر بحث کردیم متناسب است؟

وقتی از مدیریت حد ضرر برای افزایش درصد بردتان استفاده می کنید، معمولا به قیمت کوچکتر شدن متوسط نسبت برد به باخت تمام می شود ، به این صورت که متوسط بردها کاهش می یابد یا متوسط باخت ها افزایش می یابد.

حد ضررهایتان را تا می توانید تنگ نگه دارید، ولی مطمئن شوید که فراتر از نویز بازار هستند. اگر تحلیل شما درست باشد، قیمت هرگز به حد ضرر نمی رسد.

به این ترتیب، تنظیم حد ضرر بر پایه حرکت قیمت، تنها بر اساس میزان دلاری که می خواهید از دست بدهید نیست. اگر حرکت قیمت به ریسک دلاری زیادی نیاز داشته باشد، آنگاه اندازه معامله تان را کوچک کنید تا ریسک را کاهش داده باشید، و یا از خیر این معامله بگذرید.

استراتژی  خروج از کسب و کار را نباید با استراتژی خروج از معاملات استفاده شده در بازار های اوراق بهادار اشتباه گرفت. استراتژی خروج از کسب و کار یعنی بنیانگذار یا صاحب یک کسب و کار شرکت خود را به سایر سرمایه گذاران یا شرکت های دیگر بفروشد .

عرضه های عمومی اولیه، خرید های راهبردی و خرید های مدیریتی از جمله استراتژی های خروج رایجی هستند که مالک ممکن است از آن ها استفاده کند. اگر یک تجارت در حال کسب درآمد است، یک استراتژی خروج خوب باعث می‌ شود که صاحب کسب و کار سهام خود را کاهش دهد یا کاملاً از کسب و کار خارج شود و در عین حال سود کند. اگر کسب و کار با مشکل مواجه شود، اجرای یک استراتژی خروج کاربردی می  تواند به کارآفرین اجازه دهد تا ضرری را که ممکن است متحمل شود کاهش دهد.

یک کارآفرین قبل از اینکه وارد تجارت شود، یک استراتژی خروج را در طرح کسب و کار اولیهٔ خود ایجاد می کند. انتخاب طرح خروج می تواند بر تصمیمات توسعهٔ کسب و کار تأثیر بگذارد. انواع رایج استراتژی های خروج شامل عرضه های عمومی اولیه، خرید های استراتژیک و خرید های مدیریتی است. اینکه یک کارآفرین کدام استراتژی خروج را انتخاب می کند به دو عامل بستگی دارد؛ اولاً میزان کنترل یا مشارکتی که می خواهد در کسب و کار داشته باشد و ثانیاً شیوهٔ ادارهٔ شرکت پس از خروج.

برای مثال یک خرید استراتژیک، بنیانگذار را از مسئولیت های مالکیت خلاص می کند؛ این کار به این معنی است که بنیانگذار کنترل کار را کنار می گذارد.

عرضه های عمومی اولیه اغلب مهم ترین بخش استراتژی های خروج هستند؛ زیرا بیشترین میزان اعتبار و بالا ترین بازدهی را دارند. از سوی دیگر ورشکستگی نامطلوب ترین راه برای خروج از یک کسب و کار است. یکی از جنبه های کلیدی استراتژی خروج، ارزش گذاری کسب و کار است و برای این کار اغلب کارشناسانی هستند که می توانند به صاحبان کسب و کار و یا خریداران کمک کنند تا وضعیت مالی شرکت را برای تعیین ارزش شرکت بررسی کنند. همچنین مدیرانی هستند که وظیفهٔ آن ها کمک به فروشندگان در راهبرد های خروج از کسب و کار است. در حالی که کسب و کار های مختلف به تاکتیک های مختلفی در استراتژی خروج نیاز دارند.

استراتژی های مختلف خروج، سطوح مختلف نقدینگی را به صاحبان کسب و کار عرضه می کنند. برای مثال، فروش مالکیت از طریق یک خرید راهبردی، بسته به نحوهٔ ساختار کسب، می تواند بیشترین مقدار نقدینگی را در کوتاه ترین بازهٔ زمانی ارائه دهد. میزان ارزشمندی یک استراتژی خروج مشخص، به شرایط بازار نیز بستگی دارد. برای مثال، عرضهٔ عمومی اولیه ممکن است بهترین استراتژی خروج در دوران رکود یک تجارت نباشد و خرید شرکت توسط مدیران، آن هم زمانی که نرخ بهره بالا باشد، ممکن است برای خریداران جذاب نباشد. در حالی که عرضهٔ عمومی اولیه همیشه راهی سودآور برای بنیانگذاران شرکت و سرمایه گذاران اولیه است. این سهام می تواند برای سرمایه گذاران عادی که سهام خود را از سرمایه گذاران اولیه خریداری می کنند بسیار پرنوسان و پرخطر باشد. در استراتژی خروج، مالک کسب و کار در طول زمان، از فعالیت های تجاری اش سود بسیاری کرده است. او حتی پیش از آنکه به تعطیل کردن کسب و کار یا فروش آن بیندیشد، برای توسعهٔ شرکت تمایلی به سرمایه گذاری مجدد درآمد های حاصل از کسب و کار نداشته است .این کار معمولاً با دریافت حقوق های بالا یا سود های تقسیمی بالا در طی چند سال صورت می گیرد و پیش از تعطیلی کسب و کار اتفاق می افتد. این استراتژی برای آن دسته از مالکانی مناسب است که قصد دارند سبک زندگی کنونی خود را ارتقا دهند، نه اینکه کسب و کارشان را توسعه دهند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تشخیص ربات نبودن *Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

ما برای بهتر ارائه دادن خدمات به شما بازدیدکننده محترم از کوکی مرورگر استفاده می کنیم.